94 1564 100 1 قصر باجه معنی قصر باجه در لغت نامه دهخدا قصر باجة. [ ق َ رِ ج َ ] (اِخ ) شهری است به اندلس از نواحی باجه نزدیک دریا. بعضی گمان کرده اند که عنبر در سواحل آن یافت شود. (معجم البلدان ).قصر بنی خلف را بخوانید. معنی قصر باجه به فارسی قصر باجهشهری است باندلس از نواحی باجه نزدیک دریا . بعضی گمان کرده اند که عنبر در سواحل آن یافت شود . قصر بنی عمر را بخوانید. قصر باجه را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها Farhood > feign Farhood > sleep deprivation Farhood > anxiety Figure > assail احسان اکبرزاده > Accessibility احمد قاسمی > bisymmetric غلامعلی طاهری > دریق Farhood > scold نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمدرضا ایوبی صانعFarhoodحمیدرضا دادگر_فریمانپارسا میریوسفیDark Light Figureامین آریامحمد حاتمی نژاد فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته بگسست نگون اقبال نام کره ای غلتید رب جلیل horrifying حی داور بنده پروری