97 1558 100 1 قابل امتدادبرابر پارسی: کشش پذیر معنی قابل امتداد در لغت نامه دهخدا قابل امتداد. [ ب ِ ل ِ اِ ت ِ ] (ص مرکب ) امتدادپذیر. کشش پذیر. رجوع به قابلیت امتداد شود.قابل انبساط را بخوانید. معنی قابل امتداد به فارسی قابل امتدادامتداد پذیر کشش پذیر قابل امتزاج را بخوانید. قابل امتداد را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها Farhood > feign Farhood > sleep deprivation Farhood > anxiety Figure > assail احسان اکبرزاده > Accessibility احمد قاسمی > bisymmetric غلامعلی طاهری > دریق Farhood > scold نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمدرضا ایوبی صانعFarhoodحمیدرضا دادگر_فریمانپارسا میریوسفیDark Light Figureامین آریامحمد حاتمی نژاد فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته بگسست نگون اقبال نام کره ای غلتید رب جلیل horrifying حی داور بنده پروری