فرسایش
( اسم ) عمل فرسودن .
[erosion] [زمین شناسی] فرایندی کلی یا گروهی از فرایندها که در آن مواد تشکیل دهندۀ پوستۀ
زمین سست یا حل یا ساییده می شوند و هم زمان براثر عوامل
طبیعی از نقطه ای به نقطۀ دیگر منتقل می شوند
[cavitation erosion-corrosion] [خوردگی] آسیب خوردگی ناشی از
فرایند توأم کاواک زایی و فرسایش و خوردگی
[gully erosion] [زمین شناسی] فرسایشی که براثر حرکت سریع آب، تنگه های عمیقی در سطح زمین به وجود می آورد
متـ . آبکَندی شدگی gullying
[wind erosion] [زمین شناسی] فرسایشی که براثر باد صورت می گیرد
[liquid-impingement erosion] [خوردگی] کم شدن سطح یک مادۀ جامد که پیوسته در معرض ضربه های ناشی از قطرات مایع یا بخار است
[erodibility] [زمین شناسی] سهولت یا دشواری موادی که فرسایش در آنها رخ می دهد
[soil erodibility] [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] میزان حساسیت طبیعی خاک به فرسایش صرف نظر از شکل زمین و پوشش گیاهی و مدیریت و شرایط آب وهوایی
[differential erosion] [زمین شناسی] فرایندی که در طی آن تودۀ سنگ های مختلف یا بخش های مختلف یک سنگ با آهنگ های مختلف فرسایش می یابد
[lateral erosion] [زمین شناسی] فرسایشی که در آن دیوارۀ بستر رودخانه با حرکت آب شسته و برده می شود
...