98 1564 100 1 فرات عتیق معنی فرات عتیق در لغت نامه دهخدا فرات عتیق. [ ف ُ ت ِ ع َ ] (اِخ ) نام یکی از نهرهای فرعی فرات که در واسط و بطایح می نشیند و در زیر دیه مطاره ازبطایح بیرون آمده به آب دجله ضم میشود. (از نزهةالقلوب حمداﷲ مستوفی چ لیدن ص 210). رجوع به فرات شود.فراتافرن را بخوانید. معنی فرات عتیق به فارسی فرات عتیقنام یکی از نهرهای فرعی فرات که در واسط و بطایح می نشیند و در زیر دیه مطاره از بطایح بیرون آمده به آب دجله ضم می شود . فراتاب را بخوانید. فرات عتیق را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها SinaS > spill the beans علی بهجو > بدل Figure > Vichyssoise فرهاد اسدی > په خشان SinaS > broil امیررضا خوان اول > سوه پارسا میریوسفی > cut کاربر آبادیس > overstretch نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته حمیدرضا دادگر_فریمانپارسا میریوسفیFarhoodمحمدرضا ایوبی صانعامین آریاDark Light محمد حاتمی نژادFigure فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای یک غازی نگون اقبال عجل الله تعالی فرجه صحنه نبرد بگسست غلتید طبل غازی