فارابی

/fArAbi/

معنی انگلیسی:
name of persian philosopher

لغت نامه دهخدا

فارابی. ( اِخ ) رجوع به ابونصر فارابی شود.

فارابی. ( اِخ ) ابوابراهیم اسحاق بن ابراهیم. از اکابر ادبای قرن چهارم هجری و خال اسماعیل بن حماد جوهری بوده است. رجوع به فهرست کتابخانه سپهسالار و ابراهیم و اسحاق بن ابراهیم شود.

فارابی. ( اِخ ) ابوزکریا یحیی بن احمد، لغوی. رجوع به یحیی... شود.

فارابی. ( اِخ ) رجوع به محمودبن احمد فارابی شود.

فارابی. ( اِخ ) اسماعیل بن حماد جوهری. رجوع به اسماعیل شود.

فرهنگ فارسی

ابونصر محمدبن محمد فیلسوف بزرگ اسلام در نیمه دوم قر. ۳ و نیمه اول قر . ۴ ه .( و . فاراب ۲۶٠ ه ق . / ۸۷۴ م . - ف. دمشق ۳۳۹ هق . / ۹۵٠ م . ) . فارابی از ماورائالنهر برای تحصیل علوم ببغداد رفت و بعد از آموختن عربی در حلقه درس ابوبشر متی بن یونس حضور یافت و چندی بعد به حران رفت و از یوحنابن حیلان بخشی از منطق را فراگرفت و ببغداد بازگشت و بتکمیل فلسفه مشغول شد . فارابی هه کتب ارسطو را بدقت مورد مطالعه و تحقیق قرار داد و بمعانی آنها و قوف تام و در شرح و تفسیر آثار ارسطو مهارتی خاص یافت و بدین جهت او را [ ارسطوی ثانی ] یا [ معلم ثانی ] نامیدند . فارابی از بغداد بمصر رفت و از آنجا بخدمت سیف الدوله ابوالحسن علی بن عبدالله بن حمدان تغلبی پادشاه حلب و دمشق و شام در آمد و در کنف حمایت وی به تعلیم و تالیف مشغول گردید تا در سن ۸٠ سالگی درگذشت .فارابی بثروت و زینت دنیوی بی میل بود و بامر مسکن و پیشه توجهی نداشت و غالب اوقات خویش را در تنهایی بسر میبرد . اهمیت فارابی بیشتر در شرحهای اوست بر آثار ارسطو و بسبب همین شروح هم او را [ معلم ثانی ] خوانده و در مقام بعد از ارسطو قرار داده اند. فارابی مانند بسیاری از فلاسفه اسکندریه و خاور نزدیک که می کوشیدند بین عقاید افلاطون و ارسطو را التیام دهند در کتبی که ببحث در اتفاق آرائ افلاطون و ارسطو اختصاص داده سعی بلیغ در این راه بکار برده است و کتاب [ الجمع بین راییالحکیمین : افلاطون الالهی و ارسطوطالیس ] را در این باب تالیف کرده . فارابی در رساله فصوص الحکم برای اثبات توحید بیشتر باصول و عقاید نو افلاطونیان و عرفا نزدیک شده و در رساله آرائ اهل المدینه الفاضله تحت تاثیر افلاطون قرار گرفته و سعادت بشر را در ایجاد اجتماع کاملی دانسته است که همانند اجتماع روحانی باشد . فارابی مانند همه دانشمندانی که در تمدن اسلامی عنوان فیلسوف داشته اند از همه علوم عهد خود مطلع و در آنها صاحب تصانیفی بوده است اطلاعات وی در ریاضیات خوب ولی در طب متوسط و در موسیقی بسیار بوده است . روش فلسفیاو را باید فی الحقیقه یک روش نو افلاطونی اسلامی نامید و این همان روشی است که پیش از فارابی بوسیله کندی شروع شد و بعد ازاو از طرفی در آثار اخوان الصفائ و ازطرفی دیگر در کتب ابوعلی سینا بمرحله کمال رسید . مع ذلک فارابی در بعض موارد با کندی و ابوعلی سینا اختلاف دارد و همچنین چون آثار او تحت سه روش عمده افلاطون و ارسطو و فلوطینس واقع است گاه موارد اختلافی در آنها مشاهده میشود و وجه اشتراک همه این آثار با یکدیگر عبارتست از ترکیب عقاید مذکور با اصول دینی اسلامی بنظر فارابی سعادت و عظمت مقام فیلسوف در ترک علایق و تجرد و گوشه گیری است . حاصل علم و مقدمه سعادت اخلاق است و عالمی که از مبانی اخلاقی پیروی نکند از سعادت کمال برخوردار نیست . اثر فارابی در فلاسفه بعد از خود بسیار بوده است و با این حال از انتقادات برخی مانند ابن رشد آسوده نمانده است . ابن رشد در چند مورد از کتاب تهافت التهافت بر فارابی تاخته و او را در شمار متکلمان قرار داده است نه در زمره فیلسوفان . فارابی رادر حدود صد تالیف است و مهمترین آنها عبارتند از : رساله فی مبادی آرائ اهل المدینه الفاضله مقاله فی معانی العقل عیون المسائل فصوص الحکم رساله فی السیاسه المسائل الفلسفیه احصائالعلوم اغراض ارسطو طالیس فی کتاب مابعدالطبیه رساله فی اثبات المفارقات .
منسوب به فاراب اهل فاراب .
ابو ابراهیم اسحاق بن ابراهیم از اکابر ادبای قرن چهارم هجری و خال اسماعیل بن حماد جوهری بوده است .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] "فارابی" یکی از نوابغی است که در زمانه بسیار حساس تاریخی ظهور کرد و توانست تاثیر عمیق و بسزایی را در تفکر اندیشمندان بعد از خود به جا بگذارد، تاثیر فارابی به قدری شگرف است که شاید بتوان گفت او و اندیشه های او بود که توانست زمینه را برای شکوفایی تمدن اسلامی فراهم سازد.
در طول تاریخ بشر نوابغ و دانشمندان فراوانی ظهور کرده اند که هر کدام به نوبه خود نقطه عطفی در تاریخ اندیشه بشر ایجاد نموده و توانسته اند تغییر شگرفی را در فضای فکری و اجتماعی جامعه زمان خود به وجود بیاورند. این نابغه ها به جز اینکه شبانه روز در راه علم و اندیشه تلاش کرده و به قدر کافی نیز از استعداد خدادادی بهره برده اند، در شرایط تاریخی خاصی هم قرار گرفته اند و شاید بتوان گفت قرار گرفتن در این موقعیت تاریخی حساس بوده است که فضا را برای بروز نبوغ ذاتی آنها فراهم کرده و باعث شده نقش آنها در تاریخ علم ماندگار شود.

پیشنهاد کاربران

ادعاهای بالا رو بند به بند بررسی کنیم و با استناد به منابع تاریخی و علمی معتبر، پاسخ دقیق و مستندی ارائه کنیم.
- - -
🔻 ادعا ۱: فارابی فیلسوف بزرگ ترک، معلم ثانی، در شهر اترار ترکستان به دنیا آمده است.
...
[مشاهده متن کامل]

✅ پاسخ مستند: ابونصر فارابی ( متوفی ۳۳۹ هجری / ۹۵۰ میلادی ) در شهر فاریاب یا اترار متولد شد که امروزه در قزاقستان قرار دارد. منابع تاریخی درباره ی قومیت او اطلاعات روشنی نمی دهند. برخی پژوهشگران احتمال تُرک تبار بودن او را مطرح کرده اند، اما زبان علمی و آثار او کاملاً به عربی است و هیچ اثری از او به ترکی در دست نیست.
📚 منابع معتبر:
د. نصر، Three Muslim Sages ( سه حکیم مسلمان )
دائرة المعارف اسلام ( Encyclopaedia of Islam )
سید حسین نصر، Science and Civilization in Islam
نکته: فارابی �معلم ثانی� نامیده شده چون پس از ارسطو، در نظام فلسفی مسلمانان، نقش مهمی ایفا کرد. اما این به قومیت او ارتباطی ندارد.
- - -
🔻 ادعا ۲: در دوران هخامنشی و ساسانی و حاکمیت فارس ها هیچ فیلسوف یا شاعر وجود نداشت.
✅ پاسخ مستند: این ادعا کاملاً نادرست است.
🏛️ دوران هخامنشی ( ۵۵۰–۳۳۰ ق. م ) :
هخامنشیان خط میخی فارسی باستان را پدید آوردند و سنگ نوشته هایی چون کتیبه بیستون از شاهکارهای زبانی و تاریخی اند.
منشور کوروش از نخستین اسناد حقوق بشر به شمار می رود.
🏛️ دوران ساسانی ( ۲۲۴–۶۵۱ میلادی ) :
در این دوره، اندیشه های فلسفی، دینی و ادبی در قالب متون پهلوی ( مانند دینکرد، بندهشن، گزیده های زادسپرم ) نگاشته شد.
دانشگاه گندی شاپور ( در خوزستان امروز ) مرکز علمی و پزشکی بسیار پیشرفته ای بود.
📚 منابع معتبر:
Arthur Christensen, L’Iran sous les Sassanides
Mary Boyce, Zoroastrians: Their Religious Beliefs and Practices
والتر هنینگ، Zoroaster and His World
- - -
🔻 ادعا ۳: پس از حمله اعراب، با حاکمیت ترکان، علم و فلسفه رشد کرد.
✅ پاسخ دقیق و تاریخی: حقیقت این است که رشد فلسفه و علوم در جهان اسلام به عوامل متعددی بستگی داشت، نه فقط حاکمیت ترکان. مهم ترین مراکز علمی در قرون اولیه اسلامی در:
بغداد ( دارالحکمه ) در دوران عباسیان ( که عرب بودند )
خراسان، نیشابور، ری و بلخ ( پیش از سلطه ترکان ) پدید آمدند.
برخی از بزرگ ترین اندیشمندان پیش از تسلط ترکان ظهور کردند:
ابن مقفع ( مترجم کلیله و دمنه، قرن دوم هجری )
جابر بن حیان ( پدر شیمی، قرن دوم هجری )
فارابی، ابن سینا، ابوریحان بیرونی ( همه در دوره سامانیان، ایرانی تبار )
📝 حکومت سامانیان ( ۹ تا ۱۰۰۵ م ) فارسی زبان و ایرانی نژاد بودند، نه ترک.
📚 منابع:
De Lacy O’Leary, How Greek Science Passed to the Arabs
Montgomery Watt, The Influence of Islam on Medieval Europe
- - -
🔻 ادعا ۴: علم و مدنیت با بسط حاکمیت ترک ها به مناطق مرکزی ایران ( فارس، اصفهان، عراق عجم ) رسید.
✅ پاسخ علمی و مستند: اتابکان و سلجوقیان، که ترک تبار بودند، در برخی مناطق ایران حکومت کردند و در برخی موارد از علما حمایت کردند، اما رشد علم و فرهنگ در مناطق مرکزی ایران، مانند:
اصفهان ( در دوران آل بویه و صفویه )
شیراز ( با سعدی، حافظ )
ری و همدان ( با رازی و ابن سینا )
نتیجه سیاست های چند قرن تمدن ساز ایرانی و اسلامی بود، نه صرفاً ترک بودن یا نبودن حاکمان.
📚 منابع معتبر:
E. G. Browne, A Literary History of Persia
Marshall Hodgson, The Venture of Islam
- - -
🧠 نتیجه گیری نهایی:
ادعاهای مطرح شده در متن بالا، بیشتر جنبه ایدئولوژیک و غیرعلمی دارند و با اسناد تاریخی و پژوهش های معتبر همخوانی ندارند. تمدن اسلامی و ایرانی محصول همکاری اقوام مختلف شامل ایرانیان، عرب ها، ترک ها، کردها، و غیره بوده است. تحریف نقش ایرانیان در علم و ادب و نسبت دادن همه چیز به قوم خاص، کاری غیردقیق و نادرست است.

فارابی دومین آموزگار خود اندیش و نو آور بوده است و از روی دست دیگران رونویسی ننموده است بلکه نو آور و خردمند و دانشور واندیشور وسنجشگر بوده است. زورکی نویسی و زورکی گویی برای راسته ها و افزا بد فرجامی نزد خود وخلق و خدا را در پی دارد.
راسته ها و افزا:حقوق و مزایا.
🔴 شما کل باغ را دزدیده اید، پرتقال پیشکش !
گفتیم در دو منبع معتبر سده ۷ قمری اشاره شده است که اصل و ریشه � فارابی � ایرانی بوده ؛ در این دو منبع فارابی را � فارسی � خطاب کرده اند و اصل و ریشه خانواده او را از پارسیان بغداد دانسته اند
...
[مشاهده متن کامل]

🔹 شیادان و جاعلان بسیار تلاش می کنند تا مخاطبشان از این دو منبع معتبر بویی نبرد و با یک سری خزعبلات وبلاگ های پانترکی، او را یک ترک اصیل معرفی می کنند
البته که ایرانی و ترک و عرب بودن فارابی اهمیتی ندارد و مهم آثار و اندیشه این شخصیت است، ولی خوب در برابر جعل و تحریف نمیتوان سکوت کرد و باید در برابر این همه تلاش ترکیه و قزاقستان و مزدوران داخلی شان، روشنگری کرد
گشتم و نسخه خطی این دو منبع مهم را پیدا کردم، یکی مربوط به کتابخانه لیدن هلند است و دیگری مربوط به موسسه امیر غازی اردن ؛ از دیدن واژه فارسی در کنار نام فارابی لذت ببرید 😊
🆔 @iranzamin777
🆔 Admin @f777kim
.

فارابیفارابی
بخش دوم ✅ � فارابی � دانشمند فرزانه ایرانی . . .
♦️ اینجا می خواهم یکی از دیدگاه های فارابی درباره ترکان را به مقامات دزد ترکیه و قزاقستان یادآوری کنم :
در شمال آن قبایل ترک صحرانشین و . . . ( سکونت دارند ) که همه از آنچه روش طبیعی انسان است به وضوح تمام خارج اند. اینان در بسیاری از امور مربوط به انسان، عادت کاملا غیرطبیعی دارند، بخصوص اقوامی که در منتهاالیه شمال ( ترکان ) زیست میکنند
...
[مشاهده متن کامل]

.
♦️ همچنین اصل و نسب فارابی را از روی دو منبع کهن و معتبر به آنها یادآوری کنم :
ابن ابی اصیبعه سده ۷ ق در مهم ترین کتاب تاریخ پزشکی اسلام � عیون الأنبا فی طبقات الأطبا � و شمس الدین شهرزوری سده ۷ ق در کتاب � نزهة الأرواح و روضة الأفراح � اصل و نسب او را ایرانی ( فارسی ) دانسته اند
.
♦️ و درباره واژه پارسی � فاراب � به آنها بگویم که :
فاراب واژه ای با ریشه پارسی و معرب � پاراب � است. در زبان فارسی، پاراب در مقابل � دیم � است و یعنی کشاورزی با آب جوی و کاریز و چشمه ؛ پسوند آب در نام بسیاری از شهرهای ایران زمین دیده می شود : کنداب، سراب، اسپیجاب، بناب و . . .
.
🆔 @iranzamin777
🆔 Admin @f777kim
.

فارابیفارابیفارابیفارابی
بخش اول ✅ � فارابی � دانشمند فرزانه ایرانی . . .
♦️ اینجا می خواهم یکی از دیدگاه های فارابی درباره ترکان را به مقامات دزد ترکیه و قزاقستان یادآوری کنم :
در شمال آن قبایل ترک صحرانشین و . . . ( سکونت دارند ) که همه از آنچه روش طبیعی انسان است به وضوح تمام خارج اند. اینان در بسیاری از امور مربوط به انسان، عادت کاملا غیرطبیعی دارند، بخصوص اقوامی که در منتهاالیه شمال ( ترکان ) زیست میکنند
...
[مشاهده متن کامل]

.
♦️ همچنین اصل و نسب فارابی را از روی دو منبع کهن و معتبر به آنها یادآوری کنم :
ابن ابی اصیبعه سده ۷ ق در مهم ترین کتاب تاریخ پزشکی اسلام � عیون الأنبا فی طبقات الأطبا � و شمس الدین شهرزوری سده ۷ ق در کتاب � نزهة الأرواح و روضة الأفراح � اصل و نسب او را ایرانی ( فارسی ) دانسته اند
.
♦️ و درباره واژه پارسی � فاراب � به آنها بگویم که :
فاراب واژه ای با ریشه پارسی و معرب � پاراب � است. در زبان فارسی، پاراب در مقابل � دیم � است و یعنی کشاورزی با آب جوی و کاریز و چشمه ؛ پسوند آب در نام بسیاری از شهرهای ایران زمین دیده می شود : کنداب، سراب، اسپیجاب، بناب و . . .
.
🆔 @iranzamin777
🆔 Admin @f777kim
.

فارابیفارابیفارابیفارابیفارابی
✅ � فارابی � دانشمند فرزانه ایرانی . . .
♦️ اینجا می خواهم یکی از دیدگاه های فارابی درباره ترکان را به مقامات دزد ترکیه و قزاقستان یادآوری کنم :
فارابیفارابیفارابی
اینکه فارابی دو چارانه به فارسی سروده است و در
نوشته های خود به در خور به واژه گان فارسی می پردازد و یا پاره ای را به فارسی شیوا ورسا می نویسد ایرانی بودنش را باوری می سازد.
زاد و زی فارابی بابایار در کران و مرز چه سال وسده ای بوده است.
زاد و زی به جای زاد و مرگ.
فارابی پیروز و پژوهنده. :الفارابی الموفق و الشارح
"نگارنده و وارَسَنده"بابایار فارابی.
بابایار فارابی نگاشته ها و نگرش ها و نگاه ها فن ها و مهارتهایش را شناسه کنیم تا راسته های مادی ومعنویش را بجا آوریم.
زندگیها وجنگها از فارابی:المعایش والحروب از فارابی.
پاسخ ها مر پرسش های پرسیده از وی. اثر فارابی
فارسی المنتسب:"پارسی نیاکان" . "فارسی نیاکان. "بابایار فارابی فارسی نیاکان بود.
بابایار فارابی:ابونصر فارابی
پَسِه های فَرزانشها:فصوص الحکم ابونصر فارابی . ( پسهء انگشتر" فص". نگین انگشتر را به لری پسه گویند. )
جَنگها و زِندگیها:المعایش والحروب:ابونصر فارابی.
فارابی فرزند طرخان بوده دانشمند و فیلسوف ترک زبان و ترک تبار اهل ازبکستان کنونی یا قزاقستان ، در دربار حکومت های ترک آن زمان رشد یافته که زبان درباری آنها زبان فارسی دری بود و به همین علت دانشمندی دری زبان به جهان معرفی شده است
ابونصر محمد بن محمد فارابی ملقب به فارابی، در حدود سال ۲۵۷ هجری قمری/ ۸۷۰ میلادی در دهکده �وسیج� از ناحیه�فاریاب�خراسان�در�افغانستان�کنونی متولد شد. پدر وی �محمد بن اوزلغ� یکی از سردارهای سپاه�سامانیان�بود. به نظر می رسد فارابی تحصیلات اولیه خود را در�فاریاب�به پایان رسانده و مدتی نیز به شغل قضاوت مشغول بوده است. برخی پژوهشگران معاصر، آغاز مطالعات علمی او را از شهر�مرو�می دانند؛ مرو در آن زمان مرکز درس و بحث فلسفی بود و اساتید مشهوری در آن تدریس می کردند. فاصله کم بین شهر�مرو�و محل سکونت فارابی حضور او را در شهر تسهیل می کرد. فارابی در جوانی به�بغداد�رفت و نزد متی بن یونس به فراگرفتن منطق و فلسفه پرداخت. سپس به�حران�سفر کرد و به شاگردی�یوحنا بن حیلان�درآمد. .
...
[مشاهده متن کامل]

دهخدا به نقل از�بدیع الزمان فروزانفر�می نویسد: �اسم پدر او طرخان و نام جدش اوزلوغ است ( اما در دانشنامه ایرانیکا رد شده است ) . نام ازلغ و طرخان هر دو نامهای�سغدی�ایرانی هستند که نام طرخان از سغدی به ترکی وارد شده است. در شرح زندگی فارابی مطلبی که بر جریان واقعی زندگی دوران طفولیت و جوانی وی باشد در کتاب ها وجود ندارد. �ابن ابی اصیبعه�دو خبر متناقض دربارهٔ او نقل می کند: اول اینکه فارابی در آغاز کار نگهبان باغی در دمشق بود و دوم اینکه، در جوانی به قضاوت مشغول بود و چون به معارف دیگر آشنا شد، قضاوت را ترک کرد و با تمام میل به طرف معارف دیگر روی آورد. � در جوانی برای تحصیل به�بغداد�رفت و نزد �متی بن یونس� به فراگرفتن�منطق�و�فلسفه�پرداخت. سپس به�حرّان�سفر کرد و به شاگردی �یوحنا بن حیلان� درآمد.
از آغاز کار، هوش سرشار و علم آموزی وی سبب شد که همه موضوعاتی را که تدریس می شد، به خوبی فرا گیرد.
به زودی نام او به عنوان فیلسوف و دانشمند شهرت یافت و چون به بغداد بازگشت، گروهی از شاگردان، گرد او فراهم آمدند که �یحیی بن عدی� فیلسوف مسیحی یکی از آنان بود.
در سال ۳۳۰ هجری قمری/۹۴۱ میلادی به�دمشق�رفت و به �سیف الدوله حمدانی� حاکم�حلب�پیوست و در زمره علمای دربار او درآمد. فارابی در سال ۳۳۸هجری قمری/۹۵۰میلادی در سن هشتاد سالگی در دمشق وفات یافت. عده ای بر این باورند که ابونصر هنگامی که از دمشق به�عسقلان�می رفت به دزدان برخورد. ابونصر گفت: �هر آنچه از مرکب، سلاح، لباس و مال هست بگیرید و با من کاری نداشته باشید. � آن ها نپذیرفتند و قصد کشتن او کردند. ابونصر به ناچار با آن ها جنگید و کشته شد. امرای شام از حادثه با خبر شدند. ابونصر را دفن کردند و دزدان را بر سر قبر او دار زدند.
مورخان اسلامی معتقدند که فارابی فردی زهد پیشه و عزلت گزین و اهل تأمل بود. اعراض او از امور دنیوی به حدی بود که با آن که سیف الدوله برایش از�بیت المال�حقوق بسیار تعیین کرده بود، به چهار�درهم�در روز قناعت می ورزید.
فارابی در انواع علوم بی همتا بود. چنان که دربارهٔ هر علمی از علوم زمان خویش کتاب نوشت و از کتاب های وی معلوم می شود که در علوم�زبان�و�ریاضیات�و�کیمیا�و�هیئت�و�علوم نظامی�و�موسیقی�و�طبیعیات�و�الهیات�و علوم مدنی و�فقه�و منطق دارای مهارت بسیار بوده است.
درست است که�کندی�نخستین فیلسوف اسلامی است که راه را برای دیگران پس از خود گشود؛ اما او نتوانست مکتب فلسفی تأسیس کرده و میان مسائلی که مورد بحث قرار داده است، وحدتی ایجاد کند. در صورتی که فارابی توانست مکتبی کامل را بنیان نهد.
ابن سینا�او را استاد خود می شمرد و�ابن رشد�و دیگر حکمای اسلام و عرب، برایش احترام بالایی قائل بودند. ازجمله سخنی از ابن سینا است که اوج منزلت علمی او را بیان می کند: کتاب مابعدالطبیعه را مطالعه کردم و بعد از چهل مرتبه مطالعه نتوانستم از اغراض مؤلف آن آگاهی پیدا کنم تا اینکه در بازار به کتابی از ابونصر فارابی برخورد کردم که شرحی بر کتاب مابعدالطبیعه بود. بعد از مطالعه آن توانستم مطالب مابعدالطبیعه را دریابم و بسیار مسرور شدم.
در سنت فلسفه اسلامی، فارابی را بعد از�ارسطو�که ملقب به �معلم اول� بود، �معلم ثانی�لقب داده اند.
منابع. https://fa. m. wikipedia. org/wiki/فارابی

کهن ترین زندگینامه از فارابی را حدود ۸۰۰ سال پیش مورخ عرب، �ابن ابی اُصیبعه� در کتاب �عیون الانباء فی طبقات الأطباء� ذکر کرده است.
ابن ابی اُصیبعه به روشنی نسب پدر فارابی را ایرانی ( پارسی ) ذکر کرده است.
...
[مشاهده متن کامل]

". . . و کان أبوه قائد جیش و هو فارسی المنتسب. . . "، پدرش فرمانده ارتش و نسبش ایرانی ( پارسی ) بود.

دانشمند تورک قزاق
شهر فاراب در چنوب قزاقستان هست
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)