غیر منتظره

/qeyremontazere/

مترادف غیر منتظره: بغتتاً، تصادفا، ناگهانی، نامترقب، نامنتظره

متضاد غیر منتظره: منتظره

برابر پارسی: ناپاک

معنی انگلیسی:
precipitate, sudden, unexpected, unhoped-for, unlooked-for, abrupt, windfall

فرهنگ معین

( ~ مُ تَ ظِ رِ ) (ص مر. ) دور از انتظار، دور از پیش بینی .

واژه نامه بختیاریکا

( غیر منتظره (مردن) ) یه زی ناگه

مترادف ها

abrupt (صفت)
ناگهانی، تند، غیر منتظره، درشت، پرتگاه دار، بی خبر

sudden (صفت)
ناگهانی، تند، غیر منتظره، بی خبر، سریع، فوری، سرزده، بی مقدمه، ناگه

unexpected (صفت)
غیر منتظره، غیر مترقبه، فجیع، ناگاه

unanticipated (صفت)
غیر منتظره

uncontemplated (صفت)
غیر منتظره

فارسی به عربی

مفاجی
غیر متوقع

پیشنهاد کاربران

غیر منتظره و غیر مترقبه: همتای پارسی این واژگان عربی، این است:
اِناکُم enākom ( لکی ) .
یهویی
✍️ out of the blue
نادلخواه
یعنی فوری سریع یک سری به طرف مقابل میزنه
ناگهانی
counter - intuitive
out of the blue
بی هوا
نمونه:
برخی ها نیز چون هلو می مانند که تا نام شان را ببری، بپرند به گلویت؛ آن اندازه بی هوا که تنها شیرینی اش را بچشی و دیگر به هیچ چیز نیندیشی؛ به همین سادگی!
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/04/blog - post_74. html

دکتر کزازی واژه ی " نابیوسان " را در نوشته های خود به جای واژه ی " غیرمنتظره" بکار برده است.
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 190 )
پیش بینی نشده، ناخواسته
درود، می گمانم که چم � ناپاک� برای غیر منتظره درست نباشد.
اتفاقی
پیش بینی نشده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس