95
1569
100
1
معنی غنایی در لغت نامه دهخدا
غنایی. [ غ ِ ] (اِخ ) عبدالوهاب بن محمد حسینی حسنی معموری هندی. او راست : شرح خاقانی مؤلف به سال 1018 هَ. ق. رجوع به الذریعه ج 9 ص 792 شود.
غنایی. [ غ ِ ] (اِخ ) علی... شاعر عثمانی در قرن دهم هجری و از استانبول بود. نخست سمت منشیگری پیاله پاشا وزیر ثانی را داشت و پس از آن صاحب مقام بزرگی شد و به ثروت بسیاری نایل گردید. این بیت از اوست :
ای لاله خدگل ایله نیجه تشبیه ایده م سنی
سن پادشاه عالم او درویش گلشنی.(از قاموس الاعلام ترکی ).
غنایی. [ غ ِ ] (اِخ ) محمد. شاعر عثمانی پسر اسکندربک که یکی از شاهزادگان اولاما بود که از ایران آمده بودند. او از صاحبان مقام بود. این بیت از اوست :
دگلدر خط که اطراف لب جانانه گلمشدر
جناب خضر در کیم چشمه ٔ حیوانه گلمشدر.(از قاموس الاعلام ترکی ).
معنی غنایی به فارسی
غنایی
عبدالوهاب بن محمد حسینی حسنی معموری - هندی ادیب ( قر . ۱۱ ه ق . ) . اوراست : شرح خاقانی مولف بسال ۱٠۱۸ ه ق . ( الذریعه ج ۷۹۲ : ۹ لغ .) .
[هنرهای تجسمی] انتزاع گرایی تغزلی
معنی غنایی در فرهنگ معین
غنایی
(غِ) [ ع . ] (ص نسب .) منسوب به غنا، شعری که بیانگر عواطف و احساسات باشد.
معنی غنایی در فرهنگ فارسی عمید
غنایی
شاخصۀ اثری ادبی که بیان کنندۀ احساسات و عواطف انسان باشد: شعر غنایی.
غنایی را به اشتراک بگذارید
کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته
پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته
• شاعران ادبیات غنایی • تاریخچه ادبیات غنایی • تحقیق در مورد ادبیات غنایی • ادبیات غنایی چیست • اشعار غنایی • اشعار غنایی حافظ • ادبیات غنایی در ایران • تعریف ادبیات غنایی • معنی غنایی • مفهوم غنایی • تعریف غنایی • معرفی غنایی • غنایی یعنی چی • غنایی یعنی چه