غشا
( اسم ) ۱ - هر چه که چیزی را بپوشاند حجاب پوشش پرده ۲ - قسمتی از اعضای بدن که سخت تن و نازک است و بعضی قسمتهای عضلات و جز آن را پوشیده مانند : غشائ مخاطی بینی غشائ فانی رحم غشائ زلالی غشائ رطوبت مفصلی غشائ مخی عظام جمع : اغشیه .
اغشی بودن اسب سفیدی روی اسب یا سفیدی سر او فقط
[membrane] [شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] لایه ای نازک که نسبت ابعاد جانبی به ضخامت آن بسیار زیاد است و با عبور سیال از آن، جداسازی براثر نیروهای رانشی انجام می شود
[membrane potential, transmembrane potential] [زیست شناسی] اختلاف پتانسیل الکتریکی دو طرف غشا
[selective membrane skin] [مهندسی بسپار، مهندسى شيمى] لایۀ متمایز و نازکی که معمولاً در تماس با جریان ورودی قرار می گیرد و تراوایی غشا به آن بستگی دارد
متـ . پوستۀ گزینا
[membrane partition coefficient, membrane distribution coefficient] [شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] نسبت غلظت تعادلی یک جزء در غشا به غلظت تعادلی همان جزء در فاز بیرونی و در تماس با سطح غشا
[membrane compaction] [مهندسى شيمى] تراکم ساختار غشا براثر اختلاف فشار وارد بر دو سمت آن
[sarcolemma, myolemma] [علوم پایۀ پزشکی] غشای یاخته ای بسیار ظریفی که هریک از تارهای ماهیچۀ مخطط را می پوشاند
[membrane physical aging] [مهندسی بسپار، مهندسى شيمى] تغییر خاصیت تراوایی غشا در طول زمان و براثر تغییرات ساختاری فیزیکی و شیمیایی