97 1626 100 1 غد/qod/ معنی غد در لغت نامه دهخدا غد. [ غ َ ] (ع اِ، ق ) فردا، اصله غدو، حذفت الواو بلاعوض ، و قد جاء علی الاصل ، نسبت بدان ، غدی و غَدَوی. (منتهی الارب ). و النسبة الیه غدی و ان شئت قلت غدوی. (اقرب الموارد). منسوب آن غدی به حذف آخر، و غدوی بر اصل می آید. (از شرح قاموس ). || از نظر توسع به زمان بعید مترقب نیز اطلاق می کنند. (اقرب الموارد) : و لتنظر نفس ما قدمت لغد. (قرآن 18/59). || کنایه از روز قیامت است : ان النبی (ص ) ابصر ناقة معقولة و علیها جهازها فقال : این صاحبها لامروة له ، فلیستعد غداً للخصومة. (مکارم الاخلاق طبرسی ).- بعد غد ؛ پس فردا. (مهذب الاسماء).غد. [ غ ُدد ] (ع ص ) در تداول عامه به معنی خودبین و بیشتر در جوان گویند: بچه ٔ غدی است.غد. [ غ َدد ] (ع مص ) غد البعیر؛ طاعون زده گردیدن شتر. (منتهی الارب ) . غد البعیر و غد علی المجهول غداً: اصابه الغدد، و غد البعیر: صار ذاغدة فهو غاد و مغدود، و قیل لایقال مغدود. (اقرب الموارد). || دزی غَدّ را به معنی یک نوع بیماری انسان آورده و به این عبارت از کامل بن اثیر استشهاد کرده است : فغد فی دیار بنی سلول فجعل یقول اغدة کغدة البعیر. (دزی ج 2 ص 201).غدا را بخوانید. معنی غد به فارسی غدخودبین، خوخواه، خودرای، فردا، روزی که بعدازامروزمی آید( صفت ) ۱ - یک دنده مستبد : بچه غدی است . ۲ - خودبین .طاعون زده گردیدن شتر غدالبعیر دزدی غد را بمعنی یک نوع بیماری انسان آورده و باین عبارت از کامل ابن اثیر استشهاد کرده است : فغد فی دیار بنی سلول فجعل یقول اغده کغده البعیر غد شفردقریه ای است از قرای بخارا غداه غدفردا بامداد پگاه فردا غدا گرفتن را بخوانید. معنی غد در فرهنگ معین غد (غَ) [ ع . ] (اِ.)۱ - فردا. ۲ - زمان دور. ۳ - روز قیامت . (غُ) (ص .) (عا.) ۱ - یکدنده ، خودرأی . ۲ - مغرور. معنی غد در فرهنگ فارسی عمید غد= قُد غد را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران علی هنرزاده غُد = در برخی شهرستانهای استان فارس به معنای شخص پر رو و متکبر و خود رای گویند. سیدحسین اخوان بهابادی غد. [ غ ُدد ] یک دنده، لجباز. مثال، چقدر غدی! غد بودن از صفات رذیله است. معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها Farhood > strictly حمید > اردوان مهستی > خاله خشتک Mp > good deed مهستی > وزه ن > dus storm حسین > دزفولی حضرت الله راسخ > hetrogeneity نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمد حاتمی نژادموسیعلی باقریعلی حقی بستان آبادDark Light سارافرجپورFigureنادیا فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته یک غازی فارس نام کره ای لرکی لر خونابه خوردن حسنا چادر