غدا. [ غ َ ] ( ع اِ ) بامداد. ( مقدمةالادب زمخشری ) . ظاهراً مخفف غداة است. رجوع به غداة شود. || لفظ مشترکی است که در فارسی و عربی به معنی طعام به کار برند ولی در اصل به غذائی که هنگام صبح تناول شود اطلاق کنند :
... [مشاهده متن کامل]
غدای روح باشد نطق جانان
به جسم مرده عاشق دهد جان.
شعوری ( از لسان العجم ) .
( غداً ) غداً. [ غ َ دَن ْ ] ( ع مص ) چاشت خوردن. ( منتهی الارب ) : غدی یغدی غداً؛ اکل اول النهار. ( اقرب الموارد ) . غدی کرضی ؛ اکل اول النهار. ( تاج العروس ) .
منبع. لغت نامه دهخدا
غدا: ( غَ ) [ ع . غداء ] ( اِ. ) بامداد، طعام صبح.
غذا: ( غَ ) [ ع . غذاء ] ( اِ. ) آن چه خورده شود، طعام.