غافلگیر کردن

فارسی به انگلیسی

blindside, raid, rush, surprise, to come upon unawares, to surprise

مترادف ها

surprise (فعل)
متعجب ساختن، سرامدن، غافلگیر کردن

nick (فعل)
شکستن، دندانه دندانه کردن، غافلگیر کردن

steal up (فعل)
غافلگیر کردن

take by surprise (اصطلاح)
غافلگیر کردن

فرهنگ فارسی

۱ - غافل گرفتن . ۲ - کسی را در حین اجرای عملی ( غالبا غیر منتظر ) دیدن : ما می خواستیم شما را غافلگیر کنیم .

واژه نامه بختیاریکا

اَمد کِردِن

فارسی به عربی

مفاجأة

پیشنهاد کاربران

یکدستی زدن
سورپریز کردن
بی خبر حمله کردن ،
ناگهان بر کسی وارد شدن .
بدون اطلاع و خبر قبلی کار و حرکتی غیر منتظره و دور از انتظار در مقابل کسی انجام دادن .
بی خبر کاری کردن
مشاهده پیشنهاد های امروز

معنی یا پیشنهاد شما