عینی
بدرالدین محمود بن حنفی معروف به عینی از لغویان و ادیبان قر.۹ ه.( ف.۸۵۵ ه.ق.). از اوست شرح صحیح بخاری شرح شواهد طبقات حنفیه مختصر تاریخ ابن عساکر.
( صفت ) منسوب به عین ۱ - آنچه به چشم دیده شود محسوس مقابل غیبی . ۲ - خارجی مقابل ذهنی وجود عینی .
نام وی محمود ابن احمد بن موسی بن احمد مکنی به ابو محمد و ملقب به بدر الدین است وی مورخ و محدث و اصل او از حلب بود
از مورخین بزرگ اندلس
دیده شور چشم زخم چشم خورده
۸۵۵ - ۷۶۲ ه . ق . محمود بن احمد بن موسی مورخ و دانشمند و محدث بود و در قاهره وفات یافت .
[objective forecast] [علوم جَوّ] نوعی پیش بینی که تجربه و تفسیر و پیش داوری پیش بین در آن دخالت ندارد
[eyewitness identification] [علوم نظامی] شناسایی فرد یا شیئی مرتبط با جرم ازطریق دست کم یک نفر شاهد که فرد یا شیء را در یک یا چند صحنۀ جرم مشاهده کرده باشد
جای خوش و خوب
دهی است از دهستان علامرو دشت بخش کنگان شهرستان بوشهر ٠
ابن حسن ابن عبدالله عینتابی متخلص عینی مدرس ادب فارسی در استانبول دیوان شعر و ساقینامه ترکی و چند منظومه دیگر دارد
[concrete operation] [روان شناسی] عملیات ناشی از توانایی کودک درحال رشد برای بازسازی ذهنی اشیای جهان واقعی و درک روابط منطقی میان آنها
فاضل ...