عمارت
آبادکردن، آبادسا تن، بناکردن، آبادانی، آنچه وسیله آبادی شود، درفارسی به معنی بناوساختمان وبنای عالی هم میگویند
۱ - ( مصدر ) آباد کردن آباد گردانیدن ۲ - ( اسم ) آبادانی تعمیر . ۳ - ( اسم ) ساختمان بنا جمع : عمارات
دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد
[ گویش مازنی ] /emaaret/ قصر خانه ی اربابی خانه ی اعیانی
قابل آبادانی و زراعت آبادی پذیر آبادانی پذیر
قابل آبادانی و زراعت شدن آبادی پذیرفتن
مایل و راغب ببنای عمارتهای عالی دوستدار بنا و ساختمان
ابن رجائ تغلبی استرابادی مکنی به ابو یاسر وی محدث بود و عمری طولانی داشت
عمارتی است که جمال الدین محمد ابن شجاع الدین لبنانی اصفهانی در مسقط الراس خود لبنان بنا کرد و بنام عمارت جمال الدین مشهور شد و ذکر این عمارت در ترجمه محاسن اصفهان آمده است
دوستدار آبادانی دلبسته به بناها و آبادانیها
( صفت ) ۱ - آنکه ایجاد آبادانی کند ۲ - آنکه بنا سازد .
نام یکی از محله های خاوری شهر شاهی است
آبادان گشتن آباد گشتن
بنا و معمار عمارت ساز
عمل عمارت گر و شغل معمار شغل بنا
...