عاج
۱ - نسجی سخت و عاری از عروق سفید مایل به زرد یا آبی که جزو نسج ملتحمه می باشد و بدنه اصلی دندان را در
پستانداران و دیگر ذی فقاران تشکیل می دهد . ترکیب شیمیایی عاج تقریبا ۷۲ درصد مواد معدنی ( از قبیل فسفات دو کلسیم و کربنات دو کلسیم و فسفات دو منیزیم و غیره ) و ۲۸ درصد از مواد آلی است . عاج دندان در قسمت تاج به وسیله مینا و قسمت ریشه به وسیله سمان پوشیده شده است . ۲ - عضو دفاعی برخی پستانداران از قبیل فیل و
کرگدن و
گراز و
اسب آبی و نروال بر اثر نمو دندان های نیش یا ثنایای فوقانی و یا تحتانی آن ها حاصل شده است . عاج فیل خصوصا جهت ساختن برخی ابراز زینتی مورد استفاده واقع می شود . ۳ - استخوان پشت نوعی ماهی دراز که از آن شانه و دست برنجن سازند . ۴ - درختی است از تیره افراها که در جنگلهای شمال ایران نیز فراوان است و به نام شیردار نیز موسوم است و آن درختی است زیبا و دارای برگهای ساده و متقابل با پهنک پنجه یی شکل و گلهایش نر و ماده و مجتمع به صورت خوشه مرکب است شیردار ککم کیکم پلت آج اج بزوالک بزبرگ زیندار میرزا برگ . یا تخت عاج . تختی که از عاج سازند . یا شانه عاج . شانه ای که از استخوان عاج یا استخوان نوعی ماهی سازند .
ناقه نرم و رام
[dentine/ dentin, substantia eburnea, ebur dentis, dentinum] [پزشکی-دندان پزشکی] بخشی سخت از دندان که مغزۀ دندان را احاطه کرده است و در قسمت تاج با مینا و در قسمت ریشه با ساروجه پوشیده شده است
[ گویش مازنی ] /aaj/ گیاه افرای سفید - لخت و بدون پوشش
[primary dentin] [پزشکی-دندان پزشکی] عاجی که در روند تکامل طبیعی دندان تشکیل می شود
[secondary dentin] [پزشکی-دندان پزشکی] عاجی که به وسیلۀ یاخته های عاج ساز مغزۀ طبیعی دندان ، بعد از کامل شدن انتهای ریشه ، به وجود می آید
[ گویش مازنی ] /aaj daar/
[dentinogenesis, odont ...