( صنبرة ) صنبرة. [ صَم ْ ب َ رَ ] ( ع اِ ) سرگین و بول گاو و پیل و مانند آن که بر زمین افتاده باشد و خشک و سطبر و درشت شده باشد. ( منتهی الارب ). ما غلظ فی الارض من البول و الاخثاء. ( قطر المحیط ) ( اقرب الموارد ). || طعام دیاسة ( پاکوفته ). ( منتهی الارب ). || ( مص ) کم بار و باریک ساق گردیدن خرمابن. || ( مص ) گرفتن طعام دیاسة را. ( منتهی الارب ). صنبرة. [ ص ِن ْ ن َ رَ ] ( اِخ ) جایگاهی است در اردن مقابل عقبة افیق در سه میلی طبریه. ( معجم البلدان ).