98 1569 100 1 صرف نظر/sarfenazar/ معنی صرف نظر در لغت نامه دهخدا صرف نظر. [ ص َ ف ِ ن َ ظَ ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) چشم پوشی. اغماض.گذشت. تعمیة. غمض عین. رجوع به صرف نظر کردن شود.صرف همت کردن را بخوانید. معنی صرف نظر به فارسی صرف نظرچشم پوشی صرف نظر کردنصرف نظر صرف و نحو را بخوانید. معنی کلمه صرف نظر به عربی صرف نظر کردنامتنع عنه صرف نظر را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران Seyyed Ahmed Mortazavi Rāvari نادیده گرفتن آذر گذشته ب. الف. بزرگمهر چشم پوشینمونه ها: صرف نظر از این مساله ... ---> با چشم پوشی بر این چالش ... (با نادیده گرفتن این چالش ...)بر این جستار می توان چشم پوشید (این جستار را می توان نادیده گرفت) معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها توحيد > فانوس طوس توحيد > اللهم یسرو و لا تعسر توحيد > الله معک توحيد > دکترین Mersedeh > playing chess Mersedeh > coin collecting Mani > Some great ones Figure > marshland نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته Farhoodپارسا میریوسفیDark Light امین آریاFigureمحمد حاتمی نژادمحمدرضا ایوبی صانعヴァヒド فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای بگسست نگون اقبال صحنه نبرد یک غازی غلتید عجل الله تعالی فرجه طبل غازی