شولی

دارالترجمه ر.س.م.ی کاج

لغت نامه دهخدا

شولی. ( ص نسبی ، اِ ) منسوب به شول. || لهجه شول که مخلوطی از رامندی و شهری متداول در منطقه فارس است. ( از دائرة المعارف اسلام ). نام یکی اززبانهای فارسی. ( ناظم الاطباء ). نوعی از رامندی و شهری باشد که مردم فارس خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ).

شولی. ( اِ ) شله. طعامی است. ( فرهنگ فارسی معین ). آش روانی که از آرد پزند. ماده این لفظ با شل و شله یکی است. ( فرهنگ نظام ). رجوع به شله شود.

شولی. ( اِخ ) تیره ای از ایل نفر ( از ایلات خمسه فارس ). ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 87 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) طعامی است شله .
تیره ای از ایل نفر فارس .

دانشنامه عمومی

شولی (شهر). شاولیای ( به لهستانی: Szawle ) یک شهر در لیتوانی با جمعیت ۱۰۷٬۸۷۵ نفر است که در لیتوانی واقع شده است.
عکس شولی (شهر)عکس شولی (شهر)عکس شولی (شهر)عکس شولی (شهر)
گزارش تخلف یا اشتباه در معنی

پیشنهاد کاربران

نام پسر در زبان لری بختیاری
ایل کرشولی در فارس زبان لری بختیاری
ایل لر شول

شهر شو آباد بختیاری لرستان
شهر شولستان *نورآباد ممسنی *
شهر شول ماچول ( معشور. ماهشهر )
دلاور مرد بختیاری
به اش شولی شهر یزددر شهرستان بهاباد به آن
آش شلپتو/sholpotu/ می گویند.
( اسم ) طعامی است چله
پریشان کردن
یک اش یزدی که با چغندر درست میشه و خیلی خوشمزه است
شولی یک نوع استلاح برای خطاب کردن اسکل ها است
مشاهده پیشنهاد های امروز

معنی یا پیشنهاد شما