96 1607 100 1 شناخته آمدن معنی شناخته آمدن در لغت نامه دهخدا شناخته آمدن. [ ش ِ ت َ / ت ِم َ دَ ] (مص مرکب ) معرفت حاصل گشتن. شناخته شدن : این چند نکت از مقامات میر مسعود.... اینجا نبشتم تا شناخته آید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 183).شناخیب را بخوانید. معنی شناخته آمدن به فارسی شناخته آمدنمعرفت حاصل گشتن شناخته شدن شناختی را بخوانید. شناخته آمدن را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران علی باقری شناخته آید: بشناسند و بدانند، فعل مضارع مجهول به جای امر غایب یعنی جمله: همانا همگی این مطلب را بدانند و دریابند."که ما را از وی عزیزتر کس نیست تا این جمله شناخته آید"(گزیده تاریخ بیهقی، خطیب رهبر، چاپ پنجم، ۱۳۷۲،ص ۱۶.) معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها مصطفی > محنا مسعود خواجه وندی > photo essay Seyyedalith > i got this Sorkhi > flights Paix > little by little Seyyedalith > i rest my case Seyyedalith > drive out Seyyedalith > heck نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمد حاتمی نژادعلی باقریموسیDark Light علی حقی بستان آبادنادیاواژگان لری( بختیاری) سارافرجپور فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته یک غازی مهدیس لرکی لر غلتید آروین کیر نام کره ای