شالوده
/SAlude/
مترادف شالوده: اساس، بنیاد، بنیان، پایه، پی، شالده، قاعده، اصل، زمینه، مبنا، واده
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) شالده . توضیح بعضی این کلمه را غیر فصیح و شالده را فصیح دانند .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. طرح و نقشه.
فرهنگستان زبان و ادب
واژه نامه بختیاریکا
جدول کلمات
مترادف ها
باز، ریشه، تکیه گاه، زمینه، پایه، پایگاه، اساس، بنیاد، مبنا، مرکز، شالوده، ته، بناء، ته ستون، صدای بم، عنصر
زیر، شالوده، تخت، کف پا، تخت کفش، قسمت ته هر چیز
ساختمان، استخوان بندی، شالوده، طرح، اسکلت، کالبد، طرح ریزی
پیدایش، شالوده، سازمان، زیر سازی، زیر بنا
هسته، دانه، شالوده، مغز، تخم، هسته اصلی، مغزهسته، خستو
پا، پایه، اساس، بنیاد، مبنا، شالوده، بنیان، بنگاه، تشکیل، تاسیس، پی، پی ریزی، موسسه خیریه
شالوده، بافت، بافندگی، بافته، تار و پود، پارچه منسوج
شالوده، پایه ستون
شالوده، طرح عمومی، نقشهای که همتراز زمین باشد، طرح اساسی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
باورِ من این است که با بازپَسروی به ریشه یِ آغازینِ " شالوده" دستکم با دو دگرگونیِ آواییِ رواگمند روبرو هستیم> برای نمونه: س/ش و ر/ل. بنابراین گمان من این است که "شالوده" می تواند با واژه " سَر/سَرَ" ( اوستایی ) همریشه باشد.
پَسگشت: رویبرگِ 1411 از نبیگِ " فرهنگ واژه های اوستا".
پَسگشت: رویبرگِ 1411 از نبیگِ " فرهنگ واژه های اوستا".
سنگپایه ( در بسیاری باره ها )
نمونه:
هنگامی که نخستین سنگپایه های هستی جانداران ( گیاهان و جانوران ) با پیدایش �اسیدهای امینه� و انباشتگی گام بگام آن ها در اقیانوس های گرم نخستین که شاید ده ها میلیون سال بدرازا کشیده باشد، کالبدی راستین یافت . . .
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از نوشتاری در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2014/09/blog - post_65. html
نمونه:
هنگامی که نخستین سنگپایه های هستی جانداران ( گیاهان و جانوران ) با پیدایش �اسیدهای امینه� و انباشتگی گام بگام آن ها در اقیانوس های گرم نخستین که شاید ده ها میلیون سال بدرازا کشیده باشد، کالبدی راستین یافت . . .
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از نوشتاری در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2014/09/blog - post_65. html
اُس و قُس
لهجه و گویش تهرانی
بنیاد، شالوده
لهجه و گویش تهرانی
بنیاد، شالوده
مبنا، اساس، ریشه، بنیاد
سنگ بنا
فونداسیون
اساس و بنیاد و بنیان و پایه و قاعده و اصل و مبنا
اساس، بنیاد، بنیان، پایه، پی، شالده، قاعده، اصل، زمینه، مبنا، واده، اس، ام، تم، مبنی
شالوده ( اصطلاح خیاطی ) : الگوی کنترل شده ( پایه و اساس )
هنگامی که برای اولین بار لباسی طراحی و دوخته می شود . ابتدا از روی الگو و طرح شالوده را تهیه می کنند . به عبارت دیگر شالوده یک نمونه ی اولیه ی ساخته شده از لباس با استفاده از یک پارچه ی ارزان قیمت مثل چلوار یا چیت می باشد . شالوده به خیاط کمک می کند تا معایب الگو را به کمک آن شناسیایی و بر طرف نماید .
... [مشاهده متن کامل]
سه شالوده در خیاطی وجود دارد یعنی برای دوخت و دوز سه اصل پایه وجود دارد و بقیه مدل ها روی آن پیاده سازی می شود .
1 - شالوده دامن
2 - شالوده بالاتنه
3 - شالوده شلوار
هنگامی که برای اولین بار لباسی طراحی و دوخته می شود . ابتدا از روی الگو و طرح شالوده را تهیه می کنند . به عبارت دیگر شالوده یک نمونه ی اولیه ی ساخته شده از لباس با استفاده از یک پارچه ی ارزان قیمت مثل چلوار یا چیت می باشد . شالوده به خیاط کمک می کند تا معایب الگو را به کمک آن شناسیایی و بر طرف نماید .
... [مشاهده متن کامل]
سه شالوده در خیاطی وجود دارد یعنی برای دوخت و دوز سه اصل پایه وجود دارد و بقیه مدل ها روی آن پیاده سازی می شود .
1 - شالوده دامن
2 - شالوده بالاتنه
3 - شالوده شلوار
شالده به چم فرو کردن پایه دیوار . .
شلال sholal ) فروکردن
شودن ( نشاندن )
پارسی باستان ، گویش مردم لارستان
شلال sholal ) فروکردن
شودن ( نشاندن )
پارسی باستان ، گویش مردم لارستان
این واژه پارسی است شالده از ریشه شلالsholal به چم فرو کردن ، شودن ( کاشتن )
شالده به چم کاشتن پایه دیوار. .
شالده به چم کاشتن پایه دیوار. .
شاه واده - پایه اصلی
ام
اس
رکن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)