سمسور

لغت نامه دهخدا

سمسور. [ س َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جی بخش حومه شهرستان اصفهان. دارای 2017 تن سکنه. آب آن از زاینده رود. محصول آنجا غلات ، پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10 ).

پیشنهاد کاربران

سمسور ( سم سور ) سوس مار، سوس موش، ( موش ومار تورکی هستند و هر کلمه ایی موش و مار داشته باشد تورکی است. ) مثل شهر موش ترکیه و خاموش، فراموش، چموش. . . . . . . . . . . . . مار، تومار ( طومار ) ، یومار،
...
[مشاهده متن کامل]
جومار، هامار ( هموار ) متضادش به مار ( ایشلرین دوزگل مه سین =به مار قالاسان نفرین است ) ، تیمار، سومار، مارمولک ( لک لک. زال زالک، )

بپرس