95 1528 100 1 سسالی معنی سسالی در لغت نامه دهخدا سسالی.[ س َ ] (معرب ، اِ) معرب سسالیوس که نباتی است به لغت یونانی. (منتهی الارب ). مأخوذ از یونانی ، انغوزه. (ناظم الاطباء). سسالیوس کاشم رومی بود و بعضی طبیبان گویند انجدان رومی است. (الابنیه عن حقائق الادویه ).سست را بخوانید. معنی سسالی به فارسی سسالی( اسم ) گیاهی است از تیره چتریان که دو ساله یا پایاست . برگهایش دارای بریدگیهای عمیق و گلهایش سفید یا قرمز است . این گیاه در مناطق خشک و معتدل اروپا و آسیا میروید و از ریشه آن جهت معالجه صرع استفاده میکنند سسالیوس . سسالیوس را بخوانید. معنی سسالی در فرهنگ فارسی عمید سسالی= سیسالیوس سسالی را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها Fatemeh > testability Asra > Mechine Khazaeii > period Sunflower > see to S.Ara > Gulf Coast Reyhane > hoity toity کسری > کسرا خزاییی > simpler نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته A.C.EFarhoodرهگذرحیدریعلی باقریEnglish Userسحر نجات پورمحمدرضا ایوبی صانع فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته army گریسته اند تفکر امیز پرفروغ ضایع مکن ساجده تحسین آمیز امکان ناپذیر