سحمه
لغت نامه دهخدا
سحمة. [ س َ م َ ] ( اِخ ) ابن سعدبن عبداﷲ. از طایفه بنی انمار از قحطانیة، جد جاهلی است. قاضی یوسف [ یعقوب بن ابراهیم ] صاحب امام ابی حنیفه از فرزندان اوست. ( الاعلام زرکلی ج 1 ص 258 ).
سحمة. [ س َ م َ ] ( اِخ ) بنت کعب بن عمروبن حل ، از طایفه قحطان. مادری است که در جاهلیت میزیسته و فرزندان او از دودمان عذرة زیداللات از طایفه کلب القحطانیه هستند. ( الاعلام زرکلی ج 1 ص 258 ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید