98 1540 100 1 سجود/sojud/ معنی سجود در لغت نامه دهخدا سجود. [ س ُ ] (ع مص ) سر بر زمین نهادن وفروتنی نمودن. (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (ترجمان القرآن ). سر بر زمین نهادن و فروتنی کردن. (تاج المصادر بیهقی ) (از المصادر زوزنی ) (دهار) : از سجودش بتشهد برد آنگه بسلام زو سلامی و درودی ز تو بر جمع کرام.منوچهری.تن را سجود کعبه فریضه ست و نقص نیست گر دیده راز دیدن کعبه جدا کند.خاقانی.گر تن بقرب کعبه نگشت آشنا رواست باید که جان بقرب سجود آشنا کند.خاقانی (دیوان چ سجادی ص 849).من که نان ملک خورم بسجودسر بزیر آرم از برای دعا.خاقانی.گه در سجود باش چو در مغرب آفتاب گه در رکوع باش چو بر مرکز آسمان.خاقانی.- سجود آوردن ؛ سجده کردن. تعظیم کردن : تا ز چرخ و فلک سجود آرندپیش تو چون شمن به پیش صنم.مسعودسعد.وآسمان بر درش سجود آردگفت سبحان ربی الاعلی.خاقانی.سجود آورد شیرین در سپاسش ثناها گفت افزون از قیاسش.نظامی.کآنکه این بت را سجود آردبرست ور نیارد در دل آتش نشست.مولوی.- سجود بردن ؛ سجده آوردن. سجده کردن : قامت صاحب افسران حلقه ٔ افسری شده برده سجود افسرش با همه صاحب افسری.خاقانی.گر او می برد سوی آتش سجودتو واپس چرا میبری دست جود.سعدی.- سجود سپاس ؛ سجده ٔ شکر : سجاده ازسهیل کنم نز ادیم شام تا می برم سجود سپاس از در سخاش.خاقانی.- سجود سهو : در رکعت نخست گرت غفلتی برفت اینجا سجود سهو کن و در عدم قضا.خاقانی.رجوع به سجده و سجده ٔ سهو شود.- سجود صمدی ؛ در اصطلاح کشتی گیران سجده که به وقت آغاز کشتی یا بعد اتمام آن کنند. (غیاث ) (آنندراج ) : شاید از فخر اگر پای بر افلاک نهی بسجود صمدی جبهه چو بر خاک نهی.میرنجات (آنندراج ).- سجود کردن ؛ سجده بردن. سجده آور ... سجور را بخوانید. معنی سجود به فارسی سجودپیشانی برزمین گذاشتن، برای عبادت یااظهارفروتن۱ - ( مصدر ) سجده . ۲ - ( اسم ) پرستش بندگی عبادت .سر بر زمین نهادن و فروتنی نمودن یا بر جهت باد رفتن کشتی . سجود بردنسجده کردن سجود کردن را بخوانید. معنی سجود در فرهنگ معین سجود (سُ) [ ع . ] ۱ - (مص ل .) سجده کردن . ۲ - (اِمص .)پرستش ، پیشانی بر زمین گذاشتن برای عبادت یا اظهار فروتنی . معنی سجود در فرهنگ فارسی عمید سجودپیشانی بر زمین گذاشتن برای عبادت یا اظهار فروتنی. سجود در دانشنامه اسلامی سجودنهادن پیشانی بر زمین را سجود گویند. از احکام آن به تفصیل در باب صلات سخن گفته اند.در هر رکعت از نمازهای واجب و مستحب، دو سجده واجب است و ترک یا زیاد کردن عمدی یکی از آن دو موجب بطلان نماز می شود؛ لیکن ترک یا افزایش سهوی یکی از دو سجده بنابر قول مشهور، نماز را باطل نمی کند و در صورت ترک سهوی، چنانچه پیش از ورود به رکن بعدی (رکوع) متذکر شود، باید برگردد و آن را به جا آورد، و در صورت متذکر نشدن، واجب است پس از سلام نماز قضای آن را به جا آورد. رکنیت...تکبیر سجودتکبیر، پیش و پس از انجام دادن سجده را تکبیر سجود گویند و از آن در باب صلات نام برده شده است.گفتن تکبیر برای رفتن به سجده و پس از سر برداشتن از آن به قول مشهور مستحب است. برخی قدما قائل به وجوب آن شده اند. سجویک آدام را بخوانید. سجود در جدول کلمات سجودسجده دنباله معنی سجود در جدول معنی سجود به انگلیسی adoration (اسم)ستایش ، عشق ورزی ، پرستش ، نیایش ، ستایشگری ، سجودworship (اسم)ستایش ، پرستش ، ستایشگری ، سجود ، عبادتbow (اسم)سجود ، قوس ، کمان ، تعظیمgenuflection (اسم)سجود ، خم کردن زانو معنی کلمه سجود به عربی سجودرکوع سجود کردنارکع سجود را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها محمدرضا ایوبی صانع > profound طغرلی > Pre testing محسن جباری > press charges K > baked shrimps محمدرضا ایوبی صانع > fairy Zahra > diposits buried پرسپولیسی > پرسپولیس Zahra > diposits buried نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمدرضا ایوبی صانعرهگذرپارسا حیدری Dark Light FarhoodA.C.Eحمیدرضا دادگر_فریمانsamir_8203 فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته قوی رایی binoculars ناپذیر رزمندگان تحسین آمیز shet همی دار نام کره ای