intelligence (اسم)
اگاهی ، فراست ، زیرکی ، ذکاوت ، فهم ، هوش ، خرد ، جاسوسی ، بینش ، روح پاک یا دانشمند
agility (اسم)
چابکی ، زیرکی ، مهارت ، ظرافت ، چالاکی ، عیاری ، تردستی
sagacity (اسم)
فراست ، زیرکی ، ذکاوت ، هوش ، ژرفی ، دانایی ، هوشمندی
acuteness (اسم)
زیرکی ، ذکاوت ، حدت یا شدت ، تیزی
brilliance (اسم)
زیرکی ، استعداد ، درخشندگی ، تابش ، برق
cunning (اسم)
زیرکی ، عیاری ، خاتوله ، خبی ، مکاری ، حیله ، خدعه ، حیله گری ، حیله باز
subtlety (اسم)
زیرکی ، نرمی ، لطافت ، باریک بینی ، تیزبینی و مهارت
astuteness (اسم)
زیرکی ، هوشیاری ، موشکافی
penetration (اسم)
فراست ، زیرکی ، کاوش ، نفوذ ، سرایت ، نفوذ کاوش ، حلول ، کیاست
perspicuity (اسم)
زیرکی ، روشن بینی ، وضوح ، روشنی ، صراحت ، تیز بینی ، شفافی ، روش فکری
cogency (اسم)
زیرکی ، اجبار ، قدرت عقیده
insinuation (اسم)
اشاره ، زیرکی ، نفوذ ، پیچ ، تاب ، دخول غیر مستقیم ، رخنه یابی ، خود جاکنی ، دخول تدریجی
perspicacity (اسم)
فراست ، زیرکی ، کیاست ، شخص تیزبین