ریسیدن


معنی انگلیسی:
spin

لغت نامه دهخدا

ریسیدن. [ دَ ] ( مص ) رشتن. تافتن. ریسمان ساختن. ( ناظم الاطباء ). رشتن پنبه. تافتن پشم و ابریشم وامثال آن. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از انجمن آرا ). رشته ٔپنبه و پشم از چرخه تافتن. ( غیاث اللغات ). تابیدن رشته ها با دوک یا چرخ و غیره : ریسیدن نخ. ریسیدن ریسمان. ( یادداشت مؤلف ). || بانگ زدن. فغان وفریاد کردن. || زاری کردن. || کوشش کردن. || پاشیدن و پراکنده کردن. || تخلیه شکم کردن و ریدن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

رشتن، تابیدن، عمل ریسیدن، تابیده شده، ریسن
( مصدر ) ( رشت ریسد خواهد رشت بریس ریسنده رشته ) پنبه یا پشم را با دوک ریسیدن تافتن تابیدن : [[ می آسوده در مجلس همی گشت رخ میخواره همچون می همی رشت ]] ( ویس و رامین )
رشتن و تافتن و ریسمان ساختن

فرهنگ معین

(دَ ) (مص ل . ) رشتن .

فرهنگ عمید

ابریشم، پشم، یا پنبه را تاب دادن و به شکل نخ یا ریسمان درآوردن، تابیدن.

واژه نامه بختیاریکا

گَرنیدِن

جدول کلمات

رشتن

مترادف ها

spin (فعل)
خیط و پیت کردن، چرخ زدن، فر زدن، چرخیدن، چرخاندن، ریسیدن، رشتن، تنیدن، به درازا کشاندن

فارسی به عربی

دورة

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

ریسیدنریسیدنریسیدنریسیدن

بپرس