bedaub (فعل)
الودن ، ملوی کردن ، اندودن ، رنگ کردن
besmear (فعل)
الودن ، ملوی کردن ، اندودن ، رنگ کردن ، کثیف کردن
paint (فعل)
رنگ کردن ، نقاشی کردن ، رنگ زدن ، سرخاب مالیدن ، نگارگری کردن ، رنگ شدن
color (فعل)
رنگ کردن ، تغییر رنگ دادن ، ملون کردن
dye (فعل)
رنگ کردن
taint (فعل)
فاسد کردن ، رنگ کردن ، لکه دار کردن ، عفونی کردن ، الوده شدن ، ملوث کردن
stain (فعل)
رنگ کردن ، چرک کردن ، لکه دار کردن ، زنگ زدن ، رنگ شدن ، رنگ پس دادن