98 1569 100 1 رنج دیده/ranjdide/ معنی رنج دیده در لغت نامه دهخدا رنج دیده. [ رَ دی دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) مشقت دیده. محنت کشیده. تحمل زحمت و تعب کرده. به سختی و تعب گرفتار شده : کشیدی ورا گفت بسیار رنج کنون برخور ای رنج دیده ز گنج.فردوسی.خروشید کای رنج دیده سواربدین داستان کهن گوش دار.فردوسی.چو بیدار شد رنج دیده ز خواب ز خوی دید جای پرستش پرآب.فردوسی.رنج رسیدن را بخوانید. معنی رنج دیده به فارسی رنج دیدهمشقت دیده محنت کشیده تحمل زحمت و تعب کرده رنج و عذاب دادن را بخوانید. معنی رنج دیده در فرهنگ فارسی عمید رنج دیدهآن که به رنج و زحمت گرفتار شده، محنت کشیده. رنج دیده در جدول کلمات رنج دیدهمنکوب دنباله معنی رنج دیده در جدول رنج دیده را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران عباس اسماعیلزاده prestige معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها Amir > work skill ヴァヒド > all things being equal Nzi Gbn > Back and forth M. M. A. B > disappointing sevon > کمال متانت امین آریا > معلم Hosna > Soraya امین آریا > تمرین نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته امین آریاحمیدرضا دادگر_فریمانFarhoodمحمد حاتمی نژادپارسا میریوسفیDark Light Figureヴァヒド فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته بگسست نام کره ای طبل غازی نگون اقبال یک غازی عجل الله تعالی فرجه صحنه نبرد خاطر تیز