دیسیپلین

/disiplin/

مترادف دیسیپلین: اتیکت، انتظام، انضباط، نظام

برابر پارسی: سامان، آراستگی

لغت نامه دهخدا

دیسیپلین. ( فرانسوی ، اِ ) انضباط و نظم و ترتیب.

فرهنگ فارسی

انضباط، نظام، انتظام، نظم وترتیب
( اسم ) انضباط نظم و ترتیب . توضیح : پرهیز از این کلمه بیگانه اولی است .

فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. ) انضباط ، نظم و ترتیب .

فرهنگ عمید

نظم وترتیب، انضباط.

جدول کلمات

انضباط ، نظام

پیشنهاد کاربران

انضباط سازمانی که از اساس و پایه ، طراحی و اجرایی شود /
به نظرم دیسپلین به معنی استمرار و تداوم در انجام کار صرف نظر از اینکه علاقه ای به انجام کار داشته باشم یا نه
منابع• https://eshloon.com/دیسیپلین-چیست/
شخصیت. نظم. تربیت. جذاب
مقید بودن در پیروی از برنامه ای مشخص برای رسیدن به یک هدف
کلاس کاری و تناسب شان و مکان هر سیستم باسبک رفتار لباس پوشیدن و معاشرت پرسنل با مراجعه کنندگان و یکدیگر
شخصیت و داشتن ابعاد محکم شخصیتی در هر موردی مثل دیسیپلین شغلی یا حفظ دیسیپلین توی انواع جمع های دیگه
دیسیپلین ب معنای جذابیت هم هست
دیسیپلین واژه انگلیسی به معنای نظم و انضباط است
که معنای دوم آن: ( رشته درسی ) و رشته دانشگاهی میباشد.
discipline
نظم، ترتیب
انضباط نظم و ترتیب
نظم ظاهر و آراستگی ظاهری
نظم و ترتیب
نظام
در کل نظم و ترتیب
نظم ، آراستگی و طبیعت کاری
نظم و انضباط
متشخص ، جذاب
نظام
دیسپلین:'مقیدبودن' در امور کاری که به او واگذار شده
سختگیری منطقی درنظم ترتیب
آراستگی، ساماندهی
انضباط همراه با اصول و سخت گیری د رعمل
مدیریت . با جذبه. مقتدر
حوزه مطالعاتی
نظم . ترتیب . انضباط
نظم و انضباط سیاسی واخلاقی
نظم. انضباط. تفکر مثبت

نظم وانظباط همراه بااصول وسختگیری
منظم_مرتب_انضباط
جذبه، منطق و انتظام
نظم، ترتیب، انظباط
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٩)

بپرس