دولت تیز ؛ اقبالی که مردم را یکایک به مرتبه بلند رساند. ( ناظم الاطباء ) . کنایه از دولتی که یکایک زیاده از استعداد به کسی رسد و چنین دولت سریعالزوال می باشد و صاحب این دولت را تیز دولت می گویند و نو دولت. ( آنندراج ) :
... [مشاهده متن کامل]
نامشان را سیل تیز مرگ برد
نام او و دولت تیزش نمرد.
مولوی.
من از هر زخم شمشیرت نشان دولتی دارم
ندانم عاقبت بر سر چه آرد دولت تیزت.
جمال الدین سلمان ( از آنندراج ) .
خار در صحبت گل دولت تیزی می راند
گل چو بر باد شد آن دولت خار آخر شد.
حافظ.
هر که را غره کرد دولت تیز
غدر آن دولتش هلاک رساند.
خاقانی.
بر سرم آمد ولی بسیارزود از من گذشت
دولت تیزی که می گویند شمشیر تو بود.
دانش ( از آنندراج ) .
... [مشاهده متن کامل]
نامشان را سیل تیز مرگ برد
نام او و دولت تیزش نمرد.
مولوی.
من از هر زخم شمشیرت نشان دولتی دارم
ندانم عاقبت بر سر چه آرد دولت تیزت.
جمال الدین سلمان ( از آنندراج ) .
خار در صحبت گل دولت تیزی می راند
گل چو بر باد شد آن دولت خار آخر شد.
حافظ.
هر که را غره کرد دولت تیز
غدر آن دولتش هلاک رساند.
خاقانی.
بر سرم آمد ولی بسیارزود از من گذشت
دولت تیزی که می گویند شمشیر تو بود.
دانش ( از آنندراج ) .