دری
/dari/
مترادف دری: تابناک، درخشان، درخشنده، روشن | درباری، زبان پارسی، کوهی
متضاد دری: تازی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
دری. [ دَ ] ( ص نسبی ) منسوب به در به معنی باب. || منسوب به در پادشاه یعنی دربار. درباری. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
دری.[ دَ ] ( اِخ ) ( زبان... ) زبان فارسی رسمی معمول امروزه. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). زبان فارسی که نوشتن و سرودن بدان پس از اسلام در ایران رواج و رسمیت یافت.
در مورد وجه تسمیه آن اقوال مختلفی نقل شده است که به اهم آنها اشاره می شود، خوارزمی در مفاتیح العلوم آن را زبان مردم شهرهای مدائن داند و می نویسد اهل درخانه شاه بدان تکلم می کرده اند. ابن الندیم در الفهرست بنقل از ابن المقفع نیز قول بالا را تکرار کرده است. مؤلف برهان می نویسد: بعضی آن را به فصیح تعبیر کرده اند و هر لغتی که در آن نقصانی نباشد دری میگویند همچو اشکم و شکم و بگوی و گوی و بشنود و شنود و امثال آنها، پس اشکم و بگوی و بشنو دری باشد. و جمعی گویند لغت ساکنان چند شهر بوده است که آن بلخ و بخارا و بدخشان و مرو است. و بعضی گویند دری زبان اهل بهشت است که رسول ( ص ) فرموده اند که لسان أهل الجنة عربی و فارسی دری ، و ملائکه آسمان چهارم به لغت دری تکلم می کنند. و طایفه ای برآنند که مردمان درگاه کیان بدان متکلم می شده اند و گروهی گویند که در زمان بهمن اسفندیار چون مردم از اطراف عالم به درگاه او می آمدندو زبان یکدیگر را نمی فهمیدند بهمن فرمود تا دانشمندان پارسی زبان فارسی را وضع کردند و آن را دری نام نهادند یعنی زبانی که به درگاه پادشاهان بدان تکلم کنند و حکم کرد تا در تمام ممالک به این زبان سخن گویند. و جماعتی برآنند که وضع این زبان در زمان جمشید شد، و بعضی گویند در زمان بهرام گور. و دری بدان سبب خوانند که هرکس از خانه خود بیرون آید به این زبان متکلم شود و این وجه خوبی نیست چه برهر تقدیر که فرض کنند آن را واضعی می باید و وضع آن را سببی در کار است ، در منسوب به دره کوه را نیز گویند همچو کبک دری ، و این به اعتبار خوش خوانی هم می توان بود که باشد زیرا که بهترین لغات فارسی زبان دری است.بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
منسوب به دره کوه، کبکی که درکوه یادره کوه بسرببرد، روشن ودرخشان وتابان، ماننددر، ستاره درخشان
( صفت ) منسوب به دره ( کوه ) : کبک دری
دوزی خاور شناس و مستشرق مشهور هلندی .
فرهنگ معین
( ~. ) (ص نسب . ) منسوب به دره (کوه ): کبک دری .
وری (دَ. وَ ) (اِمر. ) (عا. ) سخنان بیهوده ، حرف های بی سر و ته .
(دَ ) ۱ - (ص نسب . ) درباری ، منسوب به دربار. ۲ - زبانی دنبالة دری قدیم که در عهد ساسانیان به موازات «پهلوی » رایج بود و پس از اسلام زبان رسمی و متداول ایران گردید.
فرهنگ عمید
زبان فارسی که بعد از زبان پهلوی متداول گردیده و با اندک تغییری به صورت زبان فارسی کنونی درآمده و پس از اسلام زبان رسمی و ادبی مردم ایران شده است: نظامی که نظم دری کار اوست / دری نظم کردن سزاوار اوست (نظامی۵: ۷۶۵ ).
مربوط به دره: کبک دری.
فرهنگستان زبان و ادب
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی دُرِّیٌّ: پر نور("کوکب دری "به تعداد معدودی از ستاره های آسمان می گویند که درخشان تر از بقیه هستند)
معنی نِّفَاقِ: نفاق - دو رویی (نفاقدر عرف قرآن به معنای اظهار ایمان و پنهان داشتن کفر باطنی است .اصل این کلمه از نفق به معنی تونل و راهی است که از زیر زمین برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغی نفقا فی الأرض "، سوراخ و لانه موش صحرائی را نیز نافقاء می نامند و م...
معنی مُنَافِقُونَ: منافقان - دو رویان (کلمه منافق اسم فاعل از باب مفاعله از ماده نفاق است ، که در عرف قرآن به معنای اظهار ایمان و پنهان داشتن کفر باطنی است .اصل این کلمه از نفق به معنی تونل و راهی است که از زیر زمین برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغی نفقا فی الأرض...
معنی مُنَافِقِینَ: منافقان (کلمه منافق اسم فاعل از باب مفاعله از ماده نفاق است ، که در عرف قرآن به معنای اظهار ایمان و پنهان داشتن کفر باطنی است .اصل این کلمه از نفق به معنی تونل و راهی است که از زیر زمین برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغی نفقا فی الأرض "، سوراخ ...
معنی نَافَقُواْ: نفاق و دوروئی کردند (ازنفاق که در عرف قرآن به معنای اظهار ایمان و پنهان داشتن کفر باطنی است .اصل این کلمه از نفق به معنی تونل و راهی است که از زیر زمین برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغی نفقا فی الأرض "، سوراخ و لانه موش صحرائی را نیز نافقاء می...
معنی مُنَافِقَاتُ: زنان منافق - زنان دو رو (کلمه منافق اسم فاعل از باب مفاعله از ماده نفاق است ، که در عرف قرآن به معنای اظهار ایمان و پنهان داشتن کفر باطنی است .اصل این کلمه از نفق به معنی تونل و راهی است که از زیر زمین برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغی نفقا فی ...
ریشه کلمه:
درر (۴ بار)
یی (۴۰ بار)
اصل درّ مثل (فلس) به معنی شیر است (راغب - طبرسی ذیل آیه 6 انعام) در نهج البلاغه خطبه 228 درباره طالبان دنیا فرموده «اَلَّذینَ احْتَلَبُوا دِرَّتَها وَ اَصابُوا غِرَّتَها» آنان که شیر آن را دوشیدند و اغفالش را دریافتند. درّ به معنی کثرت نیز آمده است «درّاللبن» یعنی شیر زیاد شد و معنی للَّه درّه آن است که خیر او برای خداست سپس آن را در مقام تعجب گفتهاند (اقرب). مدرار در آیه شریفه به معنی فراوان و مراد از سماء باران است یعنی: تا باران را بر شما فراوان و پر فایده نازل کند. این تعبیر فقط در آیه 6 انعام و 52 هود است. راغب گوید: اطلاق آن بر باران بطور استعاره است طبرسی فرموده: مدرار صیغه مبالغه است «دیمة مدرار» ببارانی گفته میشود که فراوان و دانههایش درشت باشد. * کوکب درّی به معنی ستاره درخشان است این استعمال برای آنست که ستاره را در درخشان و سفید و با صفا بودن بدرّ که لؤلؤ مخصوصی است تشبیه کردهاند (اقرب)
معنی نِّفَاقِ: نفاق - دو رویی (نفاقدر عرف قرآن به معنای اظهار ایمان و پنهان داشتن کفر باطنی است .اصل این کلمه از نفق به معنی تونل و راهی است که از زیر زمین برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغی نفقا فی الأرض "، سوراخ و لانه موش صحرائی را نیز نافقاء می نامند و م...
معنی مُنَافِقُونَ: منافقان - دو رویان (کلمه منافق اسم فاعل از باب مفاعله از ماده نفاق است ، که در عرف قرآن به معنای اظهار ایمان و پنهان داشتن کفر باطنی است .اصل این کلمه از نفق به معنی تونل و راهی است که از زیر زمین برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغی نفقا فی الأرض...
معنی مُنَافِقِینَ: منافقان (کلمه منافق اسم فاعل از باب مفاعله از ماده نفاق است ، که در عرف قرآن به معنای اظهار ایمان و پنهان داشتن کفر باطنی است .اصل این کلمه از نفق به معنی تونل و راهی است که از زیر زمین برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغی نفقا فی الأرض "، سوراخ ...
معنی نَافَقُواْ: نفاق و دوروئی کردند (ازنفاق که در عرف قرآن به معنای اظهار ایمان و پنهان داشتن کفر باطنی است .اصل این کلمه از نفق به معنی تونل و راهی است که از زیر زمین برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغی نفقا فی الأرض "، سوراخ و لانه موش صحرائی را نیز نافقاء می...
معنی مُنَافِقَاتُ: زنان منافق - زنان دو رو (کلمه منافق اسم فاعل از باب مفاعله از ماده نفاق است ، که در عرف قرآن به معنای اظهار ایمان و پنهان داشتن کفر باطنی است .اصل این کلمه از نفق به معنی تونل و راهی است که از زیر زمین برود ، مانند عبارت "فان استطعت ان تبتغی نفقا فی ...
ریشه کلمه:
درر (۴ بار)
یی (۴۰ بار)
اصل درّ مثل (فلس) به معنی شیر است (راغب - طبرسی ذیل آیه 6 انعام) در نهج البلاغه خطبه 228 درباره طالبان دنیا فرموده «اَلَّذینَ احْتَلَبُوا دِرَّتَها وَ اَصابُوا غِرَّتَها» آنان که شیر آن را دوشیدند و اغفالش را دریافتند. درّ به معنی کثرت نیز آمده است «درّاللبن» یعنی شیر زیاد شد و معنی للَّه درّه آن است که خیر او برای خداست سپس آن را در مقام تعجب گفتهاند (اقرب). مدرار در آیه شریفه به معنی فراوان و مراد از سماء باران است یعنی: تا باران را بر شما فراوان و پر فایده نازل کند. این تعبیر فقط در آیه 6 انعام و 52 هود است. راغب گوید: اطلاق آن بر باران بطور استعاره است طبرسی فرموده: مدرار صیغه مبالغه است «دیمة مدرار» ببارانی گفته میشود که فراوان و دانههایش درشت باشد. * کوکب درّی به معنی ستاره درخشان است این استعمال برای آنست که ستاره را در درخشان و سفید و با صفا بودن بدرّ که لؤلؤ مخصوصی است تشبیه کردهاند (اقرب)
wikialkb: دُرّی
دانشنامه عمومی
دری (شهر). دری ( به انگلیسی: Derry ) شهری در ایرلند شمالی است. جمعیت این شهر ۲۳۷٬۰۰۰ نفر است.


این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف


wiki: دری (شهر)
پیشنهاد کاربران
جناب تورک اوغلان
بنده خود آموز در حال آموختن ترکی استانبولی هستم و نامردی است اگر نگویم که به نظرم زبان شیرین و البته قاعده مندی است ( البته هنوز سوادم کمتر از اونه که درباره این زبان اظهار نظر کنم ولی دارم می آموزم به هرروی )
... [مشاهده متن کامل]
ولی
ترکی یک زبان نیست، ترکی یک خانواده زبانی است، و این هرگز گفتار درستی نیست که شما یک زبان ( زبان فارسی ) رو به یک خانواده زبانی ( خانواده زبان های ترکی بسنجید )
یک ترک آذربایجان همان اندازه سخن یک قزاق را میفهمد که یک فارسی گو سخن یک بلوچ را پس از پایه یک زبان خوانده همه این ها نادرست است.
درستش این است که بگیم زبان ترکی استانبولی زبان ترکی آذربایجانی و زبان ترکی فلان و. . .
این سخن و سخن شما مبنی بر اینکه فارسی سرتاسر برپایه ترکی است مرا به واکنش واداشت
وگرنه من هیچ دشمنی با ترکی ندارم
هر زبان زیبایی های خود را دارد
و همه هم بر هم اثر دارند
بنده خود آموز در حال آموختن ترکی استانبولی هستم و نامردی است اگر نگویم که به نظرم زبان شیرین و البته قاعده مندی است ( البته هنوز سوادم کمتر از اونه که درباره این زبان اظهار نظر کنم ولی دارم می آموزم به هرروی )
... [مشاهده متن کامل]
ولی
ترکی یک زبان نیست، ترکی یک خانواده زبانی است، و این هرگز گفتار درستی نیست که شما یک زبان ( زبان فارسی ) رو به یک خانواده زبانی ( خانواده زبان های ترکی بسنجید )
یک ترک آذربایجان همان اندازه سخن یک قزاق را میفهمد که یک فارسی گو سخن یک بلوچ را پس از پایه یک زبان خوانده همه این ها نادرست است.
درستش این است که بگیم زبان ترکی استانبولی زبان ترکی آذربایجانی و زبان ترکی فلان و. . .
این سخن و سخن شما مبنی بر اینکه فارسی سرتاسر برپایه ترکی است مرا به واکنش واداشت
وگرنه من هیچ دشمنی با ترکی ندارم
هر زبان زیبایی های خود را دارد
و همه هم بر هم اثر دارند
پاسخ به کاربر "ژژ" : دوست من تا الان یعنی تاریخ 1404. 03. 14 زبان تورکی سومین زبان زنده دنیاست زبان تورکی حدود ۲۰۰ میلیون گویشور در سراسر دونیا داره که شامل زبان مادری و زبان دوم میشه! ( کافیست در اینترنت
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
یک جستجوی ساده کنید متوجه حرفم بشوید ) منظورم برای خود بچه هایی که زبان مادریشون تورک هست که فقط نیست منظورم این هست برای کل مدارس ایران تمام استان ها آموزش زبان تورکی رو مثل انگلیسی و عربی بذارن تا سایر افراد ایران هم از این نعمت بهره مند بشوند و ببینند عجایب و پیچیدگی این زبان را و بعد مقایسه کنن با سایر زبان ها!! حتی در خارج از کشور هم در فرصت های شغلی به سایر کشور ها بدردشان میخورد 200 میلیون گویشور کم نیست ها!! ( البته شاید من کم گفته باشم ) ( ولی شما بزن گوگل ببین نوشته زبان فارسی حدود ۸۵ میلیون تا ۹۰ میلیون گویشور در سراسر جهان دارد! ) زبان تورکی واقعا زبان کامل، پیچیده و مادر میباشد و وام واژه هاش به تمام زبان ها حتی انگلیسی و عربی و فرانسوی هم رسوخ کرده! بدور از تعصب و علاقه شخصی ام گفتم کافیست کمی با این زبان شیرین آشنا شوید تا عاشق زبان تورکی شوید! ( انشالا روزی این فرصت نصیب تمام دانش آموزان کشورم شود حتی آن که در کرمان یا یزد یا . . . زندگی میکند بتواند به زبان شیرین تورکی بنویسد، صحبت کند و لذت ببرد )
یک دیدگاه از من نمیتونی بیاری که من گفته باشم ترکی ضعیفه ترکی بدرد نخوره ترکی گویشه یا حتی ترکی مغولیه
برای کوبیدن زبان مادری هیچکس اینجا کار نکرده و نمیکنم
به هیچ دروغ یا گفتار زردی متوسل نشدم
... [مشاهده متن کامل]
حالا یه نگاه به خودتون بندازید
سراسر توهین به شعور و تاریخ یه قوم و کوشش ذلیلانه برای زیر پرسش بردنش با گریز زدن به بن مایه های سراسر سوگیرانه و نفرت پراکنانه
شما خوشتون نمیاد فرضیه زبان آذری رو تو سرتون بکوبن حق دارید
ولی این توجیه نمیکنه بیاید اینجا دروغ بنویسید و چرت و پرت بگید
اونم چیزایی که هیچ زبان شناسی قبول نداره
برای کوبیدن زبان مادری هیچکس اینجا کار نکرده و نمیکنم
به هیچ دروغ یا گفتار زردی متوسل نشدم
... [مشاهده متن کامل]
حالا یه نگاه به خودتون بندازید
سراسر توهین به شعور و تاریخ یه قوم و کوشش ذلیلانه برای زیر پرسش بردنش با گریز زدن به بن مایه های سراسر سوگیرانه و نفرت پراکنانه
شما خوشتون نمیاد فرضیه زبان آذری رو تو سرتون بکوبن حق دارید
ولی این توجیه نمیکنه بیاید اینجا دروغ بنویسید و چرت و پرت بگید
اونم چیزایی که هیچ زبان شناسی قبول نداره
من با تو هیچ بحثی ندارم بهنام رضایی
یه حرف رو دو میلیون بارم بنویسم تو کسشعر خودتو تکرار میکنی
تو بیست خط پیام دویست بار دروغ مینویسی هم تو هم کسانی که بهشون استناد میکنی
میگید سانسکریت یک زبان مرده هست درحالی که ۵میلیون گویشور بومی داره
... [مشاهده متن کامل]
میگید هندواروپایی صرف نداره درحالی که هم فارسی صرف داره هم ارمنی داره هم یونانی هم لاتین
همشون صرف دارن
شما هیچوقت انگلیسی رو به عنوان هندواروپایی نپذیرفتید ولی الان برای اینکه بگید هندواروپایی صرف نداره به انگلیسی گریز زدید! شگفتا که چه جانوران آب زیر کاهی هستید!
میگی بردن ترکیه
من از لاتین ( پورت ) یونانی ( افاریو ) و سانسکریت ( واهاتی ) و انگلیسی ( برینگ ) هم ارز آوردم
باز کسشعرت رو تکرار کردی
گفتی پهلوی همش ترکیه
متن پهلوی برات فرستادم که همین الان هر بچه فارسی میتونه ۵۰درصدشو بفهمه
باز گفتی و باز گفتی و باز گفتی
من که علاف تو نیستم
چرا باید زندگی گرانمایه خرج بحث با انسان زبان نفهم کنم؟
یه بار آدم میکوشه یکی رو به لغزشش آگاه کنه
دوبار
سه بار
نمیشه که من هی بیام اینجا گلومو بفرسایم و روضه حضرت عباس بخونم که تو دوباره و دوباره دوباره چرندیاتت رو بازگو بکنی!
یه حرف رو دو میلیون بارم بنویسم تو کسشعر خودتو تکرار میکنی
تو بیست خط پیام دویست بار دروغ مینویسی هم تو هم کسانی که بهشون استناد میکنی
میگید سانسکریت یک زبان مرده هست درحالی که ۵میلیون گویشور بومی داره
... [مشاهده متن کامل]
میگید هندواروپایی صرف نداره درحالی که هم فارسی صرف داره هم ارمنی داره هم یونانی هم لاتین
همشون صرف دارن
شما هیچوقت انگلیسی رو به عنوان هندواروپایی نپذیرفتید ولی الان برای اینکه بگید هندواروپایی صرف نداره به انگلیسی گریز زدید! شگفتا که چه جانوران آب زیر کاهی هستید!
میگی بردن ترکیه
من از لاتین ( پورت ) یونانی ( افاریو ) و سانسکریت ( واهاتی ) و انگلیسی ( برینگ ) هم ارز آوردم
باز کسشعرت رو تکرار کردی
گفتی پهلوی همش ترکیه
متن پهلوی برات فرستادم که همین الان هر بچه فارسی میتونه ۵۰درصدشو بفهمه
باز گفتی و باز گفتی و باز گفتی
من که علاف تو نیستم
چرا باید زندگی گرانمایه خرج بحث با انسان زبان نفهم کنم؟
یه بار آدم میکوشه یکی رو به لغزشش آگاه کنه
دوبار
سه بار
نمیشه که من هی بیام اینجا گلومو بفرسایم و روضه حضرت عباس بخونم که تو دوباره و دوباره دوباره چرندیاتت رو بازگو بکنی!
زبان دری از دل فارسی میانه ( پهلوی ساسانی و زبان های محلی خراسان ) بیرون آمد و در دربار سامانیان ( سده ۳ و ۴ هجری ) در بخارا و بلخ به عنوان زبان ادبی رسمی شکل گرفت
واژه �دری� از واژه �در� به معنی دربار گرفته شده: یعنی زبانِ دربار شاهی گرفته شده است
... [مشاهده متن کامل]
فارسی دری لحن رسمی تر و ادبی تری داردو زبان فارسی نوین در ایران گرایش بیشتری به ساده سازی دارد.
پاسخ به تورک اوغلان :
1 - درباره زبان پهلوی در بخش خود نوشته ام و نیازی برای نوشتن در اینجا نمی بینم .
2 - خاندان پهلوی به دلیل ملی گرایی و علاقه فراوان به فرهنگ کهن ایران نام خانوادگی خود را به پهلوی تغییر دادند .
3 - پدر رضا شاه خود اهل بادکوبه آذربایجان سرباز قزاقها بود و نیز همسر محمد رضا شاه فرح دیبا زاده شهر تبریز بودبنابراین همه نوشته های گروههای پانترک درباره دوران پهلوی دروغی بیش نیست .
واژه �دری� از واژه �در� به معنی دربار گرفته شده: یعنی زبانِ دربار شاهی گرفته شده است
... [مشاهده متن کامل]
فارسی دری لحن رسمی تر و ادبی تری داردو زبان فارسی نوین در ایران گرایش بیشتری به ساده سازی دارد.
پاسخ به تورک اوغلان :
1 - درباره زبان پهلوی در بخش خود نوشته ام و نیازی برای نوشتن در اینجا نمی بینم .
2 - خاندان پهلوی به دلیل ملی گرایی و علاقه فراوان به فرهنگ کهن ایران نام خانوادگی خود را به پهلوی تغییر دادند .
3 - پدر رضا شاه خود اهل بادکوبه آذربایجان سرباز قزاقها بود و نیز همسر محمد رضا شاه فرح دیبا زاده شهر تبریز بودبنابراین همه نوشته های گروههای پانترک درباره دوران پهلوی دروغی بیش نیست .
اقای ژ مطمنی فقط دویست وام واژه هست این زبان هیچ ربطی به هند اروپایی نداره مستقیما از ترکی مشتق شده است. گرامر جمله بندی، گرامر ساخت کلمات، الگوریتم کلمات، ضمایر، و قریب اکثریت فعلها ترکی هست. اسمها و
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
صفات بماند. اصلا لازم نیست در وحله اول سراغ کلمات برید کافیه گرامر رو بررسی کنید. گرامر زبان فارسی عین ترکی هست. التصاقی هست. این خیلی واضح هست. اکثریت فعلها بررسی شده و همگی ترکی هست عینا وارد فارسی شده. جوریه که میشه گفت گویشی خاص از ترکی هست. اگه کلا دویست کلمه یا حتی اگر فقط هزار تا کلمه بود میگفتیم ارتباط و وامدهی صفر است. اینجا صحبت از یه چیز فراتره. قبلنم گفتم. میزان تغیر و جذب کلمات در حد حذف یک الف ابتدای کلمات هست مثل استندی و ستاندی، ازدی و زدی، اریختی و ریختی. یک ذره گرامرو متوجه بشی میبینی گرامر ترکی هست. ریختم ، ریختی ، ریخت، ریختن. کدوم زبان هند اروپایی صرف میشه اونم بصورت التصاقی اونم با صرف ترکی و همون پسوندها و همون معنی. کسی قصد حمله به چیزی رو نداره فارسی همونقدر که برای شما هست برای ما هم هست. تازه سهم ما ترکا در این زبان بیشتر از شماست.
آقای تورک اوغلان
من بیش از ۲۰۰دیدگاه در این سایت گذاشتم
زبان مادریم فارسیه
ولی یکجا نه عربی رو دست کم از فارسی گرفتم نه ترکی رو
یک پیام از من نمی یابید که من از نگر سرشتی یا دستوری یا. . . زبان های نافارسی رو خدای ناکرده تخریب کرده باشم
... [مشاهده متن کامل]
یکجا ادعا نکردم ترکی همش وام واژست یا عربی همش وام واژست یا فلان زبان عقیمه یا فلانی گویش چندم فلانیه
چون برای من یکی آدم بودن از ایرانی بودن و فارسی زبان بودن یا فلان قومی و. . . بالاتره و من به خدایی باور دارم که انسان هارو برابر آفریده.
تنها کوشش من در این سایت نخست از همه شناخت بیشتر زبان خودم و سپس دفاع از اون در برابر حملاتی که بهش میشه هست .
حالا میشه یه نگاه به دیدگاه های خودتون یا کاربر ب. ر یا کاربر عبدالرضا یا. . . بندازید؟
دست به گریبان هرچی هست شدید که فارسی بدبخت که این همه با سروده های خیام و سعدی و حافظ بدست بزرگترین اندیشمندان جهان ستوده شده رو ضعیف نشون بدید.
جناب
زبانی که پیجین و سرهم بندی ( به گفت شما مونتاژی ) باشه
از توش شاهنامه در نمیاد
از توش خیام در نمیاد
از توش حافظ و فخرالدین عراقی و نظامی گنجوی در نمیاد
تا این اندازه هم ستوده نمیشه
من نمیگم شما ندارید
شما هم دده قورقود و اغوزنامه و. . . دارید که در نوع خود ستودنی است
ولی خواهشمند است که در حوزه ای که در ان مهارت درخور دارید در آیید
بیش از ۲۰۰وام واژه ترکی در فارسی است
برید ریشه اونارو بنویسید
ببینید کسی کاری به کارتون داره یا نه
ولی چیزی که برای ماست خط قرمز ماست درست همچو خودتون
من بیش از ۲۰۰دیدگاه در این سایت گذاشتم
زبان مادریم فارسیه
ولی یکجا نه عربی رو دست کم از فارسی گرفتم نه ترکی رو
یک پیام از من نمی یابید که من از نگر سرشتی یا دستوری یا. . . زبان های نافارسی رو خدای ناکرده تخریب کرده باشم
... [مشاهده متن کامل]
یکجا ادعا نکردم ترکی همش وام واژست یا عربی همش وام واژست یا فلان زبان عقیمه یا فلانی گویش چندم فلانیه
چون برای من یکی آدم بودن از ایرانی بودن و فارسی زبان بودن یا فلان قومی و. . . بالاتره و من به خدایی باور دارم که انسان هارو برابر آفریده.
تنها کوشش من در این سایت نخست از همه شناخت بیشتر زبان خودم و سپس دفاع از اون در برابر حملاتی که بهش میشه هست .
حالا میشه یه نگاه به دیدگاه های خودتون یا کاربر ب. ر یا کاربر عبدالرضا یا. . . بندازید؟
دست به گریبان هرچی هست شدید که فارسی بدبخت که این همه با سروده های خیام و سعدی و حافظ بدست بزرگترین اندیشمندان جهان ستوده شده رو ضعیف نشون بدید.
جناب
زبانی که پیجین و سرهم بندی ( به گفت شما مونتاژی ) باشه
از توش شاهنامه در نمیاد
از توش خیام در نمیاد
از توش حافظ و فخرالدین عراقی و نظامی گنجوی در نمیاد
تا این اندازه هم ستوده نمیشه
من نمیگم شما ندارید
شما هم دده قورقود و اغوزنامه و. . . دارید که در نوع خود ستودنی است
ولی خواهشمند است که در حوزه ای که در ان مهارت درخور دارید در آیید
بیش از ۲۰۰وام واژه ترکی در فارسی است
برید ریشه اونارو بنویسید
ببینید کسی کاری به کارتون داره یا نه
ولی چیزی که برای ماست خط قرمز ماست درست همچو خودتون
کاربر ترک اوغلان
نمیدانم باور میکنید یا نه ولی آزادی گفتار برای من سپندترین و مقدس ترین قانون هست و هرگز هیچ دیدگاهی رو درین سایت گزارش نکرده و نخواهم کرد .
درباره دنباله پیامتون
برار جان وقتی میگیم پهلوی منظورمون زبان پهلوی یا زبان پارتی اشکانی هست ( هرچند که امروزه به نادرستی به پارسی میانه هم میگیم پهلوی ولی درست نیست )
... [مشاهده متن کامل]
رضاشاه هم چون نگرش های باستان گرایانه داشت این نام رو برای خودش برداشت. ( مازندرانی ها و آذربایجانی ها و کردها خویشاوندان اشکانیان هستند. رضاشاهم مازرونی بود )
یه جوری میگید انگار پهلوی یه مفهوم جدیده!
چه سغدی، چه چینی و چه پهلوی
ز هر گونه ای کان همی بشنوی ( فردوسی )
بلبل، ز شاخِ سرو، به گلبانگِ پهلوی
می خوانْد دوش، درسِ مقاماتِ معنوی ( حافظ )
حتی حافظ که ۸۰۰سال پس از سقوط ساسانی می زیسته میدونسته زبان پهلوی چیه! در ادب فارسی واژه پهلوی رو به زبان زیبا میگفتن اینجا هم حافظ میگه پرندگان خوش صدا به زبان پهلوی سخن می گویند.
دری هم لقب این زبانه این هزار بار
چنان که لقب عربی تازیه
چنان که لقب کارتولی گرجیه
چنان که لقب هایرن ارمنیه
میتونم ده ها نمونه دیگه هم بیارم
مولوی بارها و بارها به این زبان گفته پارسی و نه حتی فارسی!
دری لقبیه که ادیبان به این زبان دادن ولی امروزه کاملن روشنه هرکس میگه دری دشمن سرسخت این زبانه
مسلمانان مسلمانان زبان پارسی گویم
که نبود شرط در جمعی شکرخوردن به تنهایی
پارسی گو گرچه تازی خوشترست
عشق را خود صد زبان دیگرست ( مولانای جان )
نرنجم ز خصمان اگر برتپند
کزین آتش پارسی در تبند ( سعدی )
بسی رنج بردم اندرین سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی ( هجونامه، شاید فردوسی )
در ضمن
من هیچ دشمنی با زبان مادری هم میهنانم ندارم
اگر دست من بود میدادم همشو در اموزشگاه ها بیاموزانن
من ترکی و عربی و. . . رو از فارسی پایین تر نمیبینم و میگم همشون دستاورد انسان ها هستن و شایان پاسداشت
ولی شماهم دیگه داری زیاده روی میکنی کاکا. . .
نمیدانم باور میکنید یا نه ولی آزادی گفتار برای من سپندترین و مقدس ترین قانون هست و هرگز هیچ دیدگاهی رو درین سایت گزارش نکرده و نخواهم کرد .
درباره دنباله پیامتون
برار جان وقتی میگیم پهلوی منظورمون زبان پهلوی یا زبان پارتی اشکانی هست ( هرچند که امروزه به نادرستی به پارسی میانه هم میگیم پهلوی ولی درست نیست )
... [مشاهده متن کامل]
رضاشاه هم چون نگرش های باستان گرایانه داشت این نام رو برای خودش برداشت. ( مازندرانی ها و آذربایجانی ها و کردها خویشاوندان اشکانیان هستند. رضاشاهم مازرونی بود )
یه جوری میگید انگار پهلوی یه مفهوم جدیده!
چه سغدی، چه چینی و چه پهلوی
ز هر گونه ای کان همی بشنوی ( فردوسی )
بلبل، ز شاخِ سرو، به گلبانگِ پهلوی
می خوانْد دوش، درسِ مقاماتِ معنوی ( حافظ )
حتی حافظ که ۸۰۰سال پس از سقوط ساسانی می زیسته میدونسته زبان پهلوی چیه! در ادب فارسی واژه پهلوی رو به زبان زیبا میگفتن اینجا هم حافظ میگه پرندگان خوش صدا به زبان پهلوی سخن می گویند.
دری هم لقب این زبانه این هزار بار
چنان که لقب عربی تازیه
چنان که لقب کارتولی گرجیه
چنان که لقب هایرن ارمنیه
میتونم ده ها نمونه دیگه هم بیارم
مولوی بارها و بارها به این زبان گفته پارسی و نه حتی فارسی!
دری لقبیه که ادیبان به این زبان دادن ولی امروزه کاملن روشنه هرکس میگه دری دشمن سرسخت این زبانه
مسلمانان مسلمانان زبان پارسی گویم
که نبود شرط در جمعی شکرخوردن به تنهایی
پارسی گو گرچه تازی خوشترست
عشق را خود صد زبان دیگرست ( مولانای جان )
نرنجم ز خصمان اگر برتپند
کزین آتش پارسی در تبند ( سعدی )
بسی رنج بردم اندرین سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی ( هجونامه، شاید فردوسی )
در ضمن
من هیچ دشمنی با زبان مادری هم میهنانم ندارم
اگر دست من بود میدادم همشو در اموزشگاه ها بیاموزانن
من ترکی و عربی و. . . رو از فارسی پایین تر نمیبینم و میگم همشون دستاورد انسان ها هستن و شایان پاسداشت
ولی شماهم دیگه داری زیاده روی میکنی کاکا. . .
دوست عزیز کاربر "ژژ" چرا پیام من رو گزارش زدی؟حق رو چرا کتمان میکنی با حذف کردن پیام من؟! والا پهلوی من نمیدونستم زبانه تا این که بعضی پیام ها رو دیدم و هنوز در عجبم!! دوستان پهلوی یک حکومت "منفور و ظالم"
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
بود که توسط "انگلیس همان روباه پیر" به قدرت رسید و توسط خود مردم از مملکت به درک اخراج شدند و هیچ ربطی به زبان پارسی ندارد! زبان رسمی اکنون "دری" است نه "پارسی"!! بروید و تحقیق کنید که آن پارسی که با خط میخی نوشته میشد و بهش میگفتن پرشین Persian کجا و این زبان "دری" کجا!! بخدا ( قسم خوردم ) تمام وام واژه های این زبان "تورکی" است و مخصوص "دربار" زمان حکومت های تورک و مخصوص محل کار شعرا و متحد نگه داشتن ایالت های مختلف ان زمان ایران قاجار تدوین شده بود… زبانی که هزار سال در هند به عنوان زبان میانجی قرار داده شده بود! پس از سقوط قاجارهای تورک تمام مدارس از تدریس و تعلیم زبان تورکی ممنوع شدند و همین زبان "دری" که بعضی پانفارس ها بهش میگن فارسی رو بطور وحشتناکی قالب مردم و کتاب های درسی کردن!! خواهشن برید تحقیق کنید و سرسری از روی تعصب و بدون فکر نظر ندید!
تورک اوغلان
تو کلی به پانفارس ها توپیدی ( من خودم فارسم ولی میگم تف به گور هرچی پانفارسه )
الان تو خودت باهاشون چه فرقی داری دقیقن؟!
مزخرفی رو تکرار میکنی که یه زبان شناس در این جهان قبولش نداره ( مگر اینکه از دید تو آغ بایراق و صدیق زبان شناس باشن! )
... [مشاهده متن کامل]
فارسی ترکیه؟
خوبه اورتایلی دانشمند خودتون گفت ۴۰درصد ترکی فارسیه!
ترکی آذربایجان که بنازم. . .
سرود ملیش بی وام واژه های عربی و فارسی هیچی نیست. . .
تو کلی به پانفارس ها توپیدی ( من خودم فارسم ولی میگم تف به گور هرچی پانفارسه )
الان تو خودت باهاشون چه فرقی داری دقیقن؟!
مزخرفی رو تکرار میکنی که یه زبان شناس در این جهان قبولش نداره ( مگر اینکه از دید تو آغ بایراق و صدیق زبان شناس باشن! )
... [مشاهده متن کامل]
فارسی ترکیه؟
خوبه اورتایلی دانشمند خودتون گفت ۴۰درصد ترکی فارسیه!
ترکی آذربایجان که بنازم. . .
سرود ملیش بی وام واژه های عربی و فارسی هیچی نیست. . .
نمیدانم درسته اما
دری: لقب زبان پارسی چون در دربار شاهان بدان می گفتند.
وری: لقب زبان راژی ( زبان شهر ری که هنوز در کاشان و نایین و زرتشتیان یزد و. . . گویشور دارد ) که در کوچه و بازار بدان سخن می گفتند.
یا هر زبانی غیر از پارسی
البته همه این زبان ها فاخر ارزشمند هستند❤️
دری: لقب زبان پارسی چون در دربار شاهان بدان می گفتند.
وری: لقب زبان راژی ( زبان شهر ری که هنوز در کاشان و نایین و زرتشتیان یزد و. . . گویشور دارد ) که در کوچه و بازار بدان سخن می گفتند.
یا هر زبانی غیر از پارسی
البته همه این زبان ها فاخر ارزشمند هستند❤️
همچنین دری ( فارسی دری ) به چم فارسی گفتاری ست که همان زبان گویش رایج میان دربار و مردمه یا همون درون هازه ( جامعه ) .
زبان دربار، زبان دربار ساسانیان و زبان کهن ایرانی است
دری یا زبان معیار در دربار ها و در مدارس و مکاتب رسمی به کار می رفت و تنها بازمانده زبان دری در افغانستان امروزی یا خراسان بزرگ صحبت میشود همچنان مردم تاجیکستان گویش دری دارند
دری به معنای دری وری، یک زبان نامفهوم.
همان زبان فارسی امروزی است که قدیم بخاطر اینکه زبان درباری شاهان ( اکثرا شاهان ترک ) بوده بهش دری میگفتن و نامه نگاری با این زبان انجام میشد.
دری نام قدیمی فارسی است . مبدا پیدایش آن افغانستان یا شمال پاکستان بوده است . احتمال دارد حکومت غزنویان که در افغانستان حکومت میکردند یا سامانیان که مرکزشان ازبکستان کنونی بود سازندگان این زبان هستند.
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
دری با الفبای اسلامی عربی میباشد ولی با واژه های ترکی هندی عربی و . . . برای نگارش نامه و گسترش اسلام در منطقه ی هندوستان مورد استفاده قرار میگرفته
دری ، پارسی یا فارسی ؛ هر سه یک زبان است
... [مشاهده متن کامل]
معنای لغوی و اصطلاحی ( جسارتا )
دری لهجه ای از زبان فارسی است که بیشتر در افغانستان بدان تکلم می شود.
دری گویشی از زبان فارسی است که بیشتر مردم افغانستان به آن گویش صحبت می کنند.
دَری ( Dəri ) :در زبان ترکی یعنی پوست
دری صفت زبان پارسی، و گویش مردمان تاجیک است.
که مردمان تاجیک ساکن افغانستان کنونی بیش از بیست میلیون
تاجیکستان بیش از نُه میلیون و ازبکستان بیش از یازده میلیون هستند.
همان جغرافیای خراسان باستان.
... [مشاهده متن کامل]
خواه دری بخوانش خواه تاجیکی
در سه نماد نور یکتاست پارسی!
می ماند ( افغان ها یا همان پشتون ها )
زبان مادری افغان ها پشتو است.
که درمیانشان از پشتو هم پارسی دری بیشتر گویشور دارد.
که مردمان تاجیک ساکن افغانستان کنونی بیش از بیست میلیون
تاجیکستان بیش از نُه میلیون و ازبکستان بیش از یازده میلیون هستند.
همان جغرافیای خراسان باستان.
... [مشاهده متن کامل]
خواه دری بخوانش خواه تاجیکی
در سه نماد نور یکتاست پارسی!
می ماند ( افغان ها یا همان پشتون ها )
زبان مادری افغان ها پشتو است.
که درمیانشان از پشتو هم پارسی دری بیشتر گویشور دارد.
زندگی جلوه ناموس طبیعت باشد
هر کجا نیست تحول عدمش نام نهند
هر کجا نیست تحول عدمش نام نهند
میله گل سرخ یک جشن خاص است که در شهر مزارشریف همه ساله در چهل روز اول سال و به مناسبت روییدن گل های سرخ بر پا می شود، مردم زیادی در این جشن اشتراک می نمایند که آمد آمد مردم قبل از حلول سال نو آغاز شده و با بر افراشتن جهنده زیارت سخی شاه ولایت مآب میله گل سرخ نیز شروع می شود.
( فارسی ) دری:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " فارسی دری" می نویسد : ( ( دری در پهلوی دریگ darīg باز خوانده به” در” است به معنی دربار. ؛"دری "، بر این پایه، زبانی بوده است که در دربار ساسانی بدان سخن گفته می شده است. اما پُرْسْمان این است: چگونه زبان پارسی دری که زبان مردم خراسان بوده است، به نامی نامیده می شود که نام زبان درباری در روزگار ساسانی است؟ در خاستگاه زبان دری و پیشینه ی آن، دیدگاهی چند در پیش نهاد شده است: بر پایه ی نخستین دیدگاه که پیشترین و سست ترین نیز هست زبان پارسی دری که در ایران پس از اسلام زبان دیوانی و فرهنگی و فراگیر شده است، زبانی بوده است که همدوش و هتراز با "پارسیک"، یا پهلوی ساسانی، به کار می رفته است.
... [مشاهده متن کامل]
پهلوی زبان دیوانی بوده است و دری زبان درباری بر پایه ی دیدگاه دوم، زبان پارسی دری از زبان پهلوی ساسانی بر آمده است؛ زیرا در میانه ی این دو، پیوند ها و نزدیکی هایی بسیار هست. اما نکته ی باریک، در این میان، آن است که در هیچ یک از این دو دیدگاه، بدین پرسش بنیادین و ناگزیر پاسخی سنجیده و خردپسند داده نشده است: چگونه زبان پهلوی ساسانی یا زبان درباری آن، از پارس نیمروزین ( =جنوبی ) به خراسان در خاور ایران زمین راه برده است؟ در پاسخی، گفته شده است که یزدگرد ِشهریار واپسین پادشاه ساسانی و همراهان وی آنگاه که از برابر دشمن می گریخته اند و به خراسان راه و پناه می برده اند، این زبان را در خراسان درگسترده اند. اما راستی را چگونه خرد می تواند پذیرفت که گروهی اندک، بی سامان و آواره و گریزان از برابر دشمن، می توانسته است آنچنان بر فرهنگ بومی خراسان اثر بگذارد که زبان این سامان را به یکبارگی دیگرگون سازد و زبان نیمروزین را بر جای زبان بومی خراسانیان که از زبانهای خاوری ایران بوده است، بنشاند؟! بر پایه ی دیدگاه سوم که سنجیده ترین و استوارترین است، زبان پارسی دری زبان بومی و نژاده ی خراسانیان بوده است و پیوندها و همانندی های آن با زبان پهلوی نیز همانندیهایی سرشتین و ساختاری و بگوهر است که در میانه ی تمامی زبانها و گویشهای ایرانی یافت می تواند شد. هر چه این گویش ها و زبان ها در رده ی تحوّلی به هم نزدیکتر باشند، همانندی و پیوندشان با یکدیگر افزون تر خواهد بود.
اما در پاسخ به پرسش نخستین، آنچه من می توانم گفت این است:دری، چونان نام زبان فرهنگی و فراگیر در ایران پس از اسلام، در معنای هنری و کنایی به کار برده شده است و خواست از آن، زبان درباری در روزگار ساسانی نیست. دری، همانند واژه ی پهلوی ، در این کاربرد به معنای کنایی شاهوار و والا و گرانمایه است. نیز، حتی، واژه ی "پارسی "در معنی سخن رامشْ خیز و شورانگیز و چکامه به کار رفته است. نمونه را، خواجه، غزل نغز و ناب و پرتاب و آب خویش را که رامشگران زیبا رویش به آواز می خوانده اند پارسی نامیده است:
"ترکان پارسی گوی بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت پیران پارسا را
گر مطرب حریفان این پارسی بخواند،
در رقص و حالت آرد پیران با صفا را " . ) )
( ( کجا بیور از پهلوانی شمار
بود بر زبان دری ده هزار. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 277. )
دکتر کزازی در مورد واژه ی " فارسی دری" می نویسد : ( ( دری در پهلوی دریگ darīg باز خوانده به” در” است به معنی دربار. ؛"دری "، بر این پایه، زبانی بوده است که در دربار ساسانی بدان سخن گفته می شده است. اما پُرْسْمان این است: چگونه زبان پارسی دری که زبان مردم خراسان بوده است، به نامی نامیده می شود که نام زبان درباری در روزگار ساسانی است؟ در خاستگاه زبان دری و پیشینه ی آن، دیدگاهی چند در پیش نهاد شده است: بر پایه ی نخستین دیدگاه که پیشترین و سست ترین نیز هست زبان پارسی دری که در ایران پس از اسلام زبان دیوانی و فرهنگی و فراگیر شده است، زبانی بوده است که همدوش و هتراز با "پارسیک"، یا پهلوی ساسانی، به کار می رفته است.
... [مشاهده متن کامل]
پهلوی زبان دیوانی بوده است و دری زبان درباری بر پایه ی دیدگاه دوم، زبان پارسی دری از زبان پهلوی ساسانی بر آمده است؛ زیرا در میانه ی این دو، پیوند ها و نزدیکی هایی بسیار هست. اما نکته ی باریک، در این میان، آن است که در هیچ یک از این دو دیدگاه، بدین پرسش بنیادین و ناگزیر پاسخی سنجیده و خردپسند داده نشده است: چگونه زبان پهلوی ساسانی یا زبان درباری آن، از پارس نیمروزین ( =جنوبی ) به خراسان در خاور ایران زمین راه برده است؟ در پاسخی، گفته شده است که یزدگرد ِشهریار واپسین پادشاه ساسانی و همراهان وی آنگاه که از برابر دشمن می گریخته اند و به خراسان راه و پناه می برده اند، این زبان را در خراسان درگسترده اند. اما راستی را چگونه خرد می تواند پذیرفت که گروهی اندک، بی سامان و آواره و گریزان از برابر دشمن، می توانسته است آنچنان بر فرهنگ بومی خراسان اثر بگذارد که زبان این سامان را به یکبارگی دیگرگون سازد و زبان نیمروزین را بر جای زبان بومی خراسانیان که از زبانهای خاوری ایران بوده است، بنشاند؟! بر پایه ی دیدگاه سوم که سنجیده ترین و استوارترین است، زبان پارسی دری زبان بومی و نژاده ی خراسانیان بوده است و پیوندها و همانندی های آن با زبان پهلوی نیز همانندیهایی سرشتین و ساختاری و بگوهر است که در میانه ی تمامی زبانها و گویشهای ایرانی یافت می تواند شد. هر چه این گویش ها و زبان ها در رده ی تحوّلی به هم نزدیکتر باشند، همانندی و پیوندشان با یکدیگر افزون تر خواهد بود.
اما در پاسخ به پرسش نخستین، آنچه من می توانم گفت این است:دری، چونان نام زبان فرهنگی و فراگیر در ایران پس از اسلام، در معنای هنری و کنایی به کار برده شده است و خواست از آن، زبان درباری در روزگار ساسانی نیست. دری، همانند واژه ی پهلوی ، در این کاربرد به معنای کنایی شاهوار و والا و گرانمایه است. نیز، حتی، واژه ی "پارسی "در معنی سخن رامشْ خیز و شورانگیز و چکامه به کار رفته است. نمونه را، خواجه، غزل نغز و ناب و پرتاب و آب خویش را که رامشگران زیبا رویش به آواز می خوانده اند پارسی نامیده است:
"ترکان پارسی گوی بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت پیران پارسا را
گر مطرب حریفان این پارسی بخواند،
در رقص و حالت آرد پیران با صفا را " . ) )
( ( کجا بیور از پهلوانی شمار
بود بر زبان دری ده هزار. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 277. )
یک شخص زمان میتواند پیشرفت کند که درس بخاند کار کند ودرجامع خود خدمت کند
در زبان پارسی باستان واژه دَرَیَ دریا می شود
به ضمه دال در گویش کرمانی ، بشقاب ( ( مراد از دری ، دایره یا گرد بودن آن است. )
سلام خدمت شما انشاالله صحتمند باشید. من بشکل دوامدار ازاین سیستم شما استفاده میکنم خوب است مگر مشکل کوچک یگان وقت رخ میدهد اینکه سرعت مترجم بسیار کم حتی بعضی وقت کار نمیکند. امیدوارم این مشکل رفع گردد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٢)