درعی

لغت نامه دهخدا

درعی. [ دَ ] ( اِخ ) احمدبن محمدبن محمد، مکنی به ابوالعباس و مشهور به ابن ناصر ( 1069 - 1129هَ. ق. ). از فاضلان کشور مغرب ( مراکش ). او راست : الرحلة الناصریة والاجوبة. ( از الاعلام زرکلی ج 1 ص 229 ).

درعی. [ دَ ] ( اِخ ) محمدبن محمدبن احمد، مکنی به ابوعبداﷲ و مشهوربه ابن ناصر. از فضلای مالکی در کشور مغرب ( مراکش ) بود که به سال 1085 هَ. ق. درگذشت. او را برخی کتابها و اشعار و فتاوی است. ( از الاعلام زرکلی ج 7 ص 293 ).

پیشنهاد کاربران