99 1529 100 1 خشک آوردن معنی خشک آوردن در لغت نامه دهخدا خشک آوردن. [ خ ُ وَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از سخن نگفتن و سکوت کردنی باشد از غایت اعراض و بی دماغی : مستی فزود اندر سرم خامش کنم خشک آورم خواهی تمامش بشنوی امشب برو فردا بیا.مولوی (از انجمن آرای ناصری ).خشک می آورد او را شهریاراو مکرر کرد رقعه چندبار.مولوی (مثنوی ).|| اصطلاحی است در تداول حمامیان بمعنی لنگ خشک آوردن برای مشتری. (یادداشت بخط مؤلف ).خشک ابزار را بخوانید. معنی خشک آوردن به فارسی خشک آوردن( مصدر ) سکوت کردن بسبب اعراض و بیحوصلگی سخن نگفتن .کنایه از سخن نگفتن و سکوت کردنی خشک آیند را بخوانید. خشک آوردن را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها 𝑭_𝑫 > Listen to stories Sunflower > Miscalculation *_* > حالت تهوع *_* > عوض کردن 😍😍 > تحسین آمیز SuperSU > filleted Sunflower > Benevolent ریحانه > out of here نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمدرضا ایوبی صانعرهگذرپارسا حیدری Dark Light FarhoodA.C.Eحمیدرضا دادگر_فریمانsamir_8203 فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته قوی رایی binoculars ناپذیر رزمندگان تحسین آمیز shet همی دار نام کره ای