98 1564 100 1 حواس پرتی/havAsparti/مترادف حواس پرتی: پریشان حواسی، خرفتی، گیجی، منگی ، عدم تمرکز، بی حواسیمتضاد حواس پرتی: حواس جمعی معنی حواس پرتی به فارسی حواس پرتیپریشان خاطری پریشان حواسی .[distractibility] [روان شناسی] حالتی که در آن با کوچک ترین محرک توجه فرد از موضوع منحرف می شود حواس پنجگانه را بخوانید. حواس پرتی در دانشنامه ویکی پدیا حواس پرتیحواس پرتی (به انگلیسی: distractibility) ناتوانی برای تمرکز توجه است؛ بیمار تکالیف محول را انجام نمی دهد ، اما به پدیده های غیرمرتبط در محیط توجه نشان می دهد.اختلال کم توجهی - بیش فعالیتوجهویستاحواس کندی را بخوانید. چنانچه، معنی واژه بالا (برگرفته از دانشنامه ویکی پدیا)، نادرست یا مخالف قوانین جمهوری اسلامی ایران است، خواهشمند است گزارش دهید تا بررسی و حذف گردد => [گزارش] معنی حواس پرتی به انگلیسی distraction (اسم)دیوانگی ، گیجی ، حواس پرتیwackiness (اسم)گیجی ، حواس پرتی معنی کلمه حواس پرتی به عربی حواس پرتیصرف الانتباه حواس پرتی را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها SinaS > spill the beans علی بهجو > بدل Figure > Vichyssoise فرهاد اسدی > په خشان SinaS > broil امیررضا خوان اول > سوه پارسا میریوسفی > cut کاربر آبادیس > overstretch نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته حمیدرضا دادگر_فریمانپارسا میریوسفیFarhoodمحمدرضا ایوبی صانعامین آریاDark Light محمد حاتمی نژادFigure فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای یک غازی نگون اقبال عجل الله تعالی فرجه صحنه نبرد بگسست غلتید طبل غازی