95 1614 100 1 حقیقت گومترادف حقیقت گو: راست گو، صدیقمتضاد حقیقت گو: کذاب معنی حقیقت گو به فارسی حقیقت گو ی( صفت ) کسی که حقیقت را میگوید . حقیقت گویی را بخوانید. معنی حقیقت گو در فرهنگ فارسی عمید حقیقت گوکسی که حقیقت را می گوید، آن که به راستی سخن می گوید. حقیقت گو را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران مهدی امین بودن - مهدی حقیقت همیشه تلخ هست پیامبر اکرم (ص) محمد شفاف بودن اسماعیل رو راستی علی بی شیله و پیله مریم حقیقت را بر سر نیزه دیدم (گزیده ای از فیلم روز واقعه ) ابوالفضل صاف و صیقل بودن حسین اعتماد دار بودن معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها Farhood > strictly حمید > اردوان مهستی > خاله خشتک Mp > good deed مهستی > وزه ن > dus storm حسین > دزفولی حضرت الله راسخ > hetrogeneity نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمد حاتمی نژادموسیعلی باقریعلی حقی بستان آبادDark Light سارافرجپورFigureنادیا فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته یک غازی فارس نام کره ای لرکی لر خونابه خوردن حسنا چادر