99 1517 100 1 حجازی شهاب معنی حجازی شهاب در لغت نامه دهخدا حجازی شهاب. [ ح ِ ی ِ ش ِ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن رمضان مکی ، معروف به شهاب حجازی. ابوالعباس شاعر متوفی (840 هَ. ق.). او راست : دیوان شعر و «اللمع الشهابیة من البروق الحجازیة» و شاید این نیز دیوان شعر باشد. (اسماء المؤلفین ج 1 ص 125).حجازی شهاب. [ ح ِ ی ِ ش ِ ] (اِخ ) شهاب الدین احمدبن محمدبن علی انصاری خزرجی معروف بحجازی. از شیوخ ادب مصر بود. در قاهره بسال 790 هَ. ق. متولد و همانجا بسال 875 درگذشت. شعر و موسیقی نیکو میدانست. حدیث و فقه و لغت بیآموخت و تدریس کرد. او راست : «ماوقع فی القرآن الکریم علی اوزان البحور العروضیة» مخطوط و شرح مقامات حریری و تخمیس برده و دیوان شعر خطی و «روض الاَّداب » چاپی و «نیل الرائد» خطی. (الاعلام زرکلی ص 68).حجازی عدوی را بخوانید. معنی حجازی شهاب به فارسی حجازی شهاباحمد بن محمد بن رمضان مکی معروف به شهاب حجازی او شاعر بوده است حجازی واعظی را بخوانید. حجازی شهاب را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها آرش > xeroderma ناشناس > می امیخت یکی از کاربران > قیم Sunflower > stall for time آرش > sclerosis عسل > آریوس m.javid > oxidizing حسن > lofty نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته FarhoodA.C.EرهگذرSuperSUپارسا حیدری علی باقریحیدریعاطفه موسوی فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته army گریسته اند ضایع مکن تفکر امیز تحسین آمیز آیلین running nose present