گوزیدن، با صدای ریز و پیوسته گوز در دادن
خروج باد صدا دار از مقعد ( گوز ) ( به معانی تیز رجوع شود )
مثال:
زنی شب زفاف تیزی بداد و شرمگین شد و بگریست. شوی گفت: گریه مکن که تیز عروس نشانه افزون نعمتی باشد. گفت: اگر چنین است تا تیزی دیگر رها کنم! شوی گفت: نی خاتون که انبار را بیش از این درنگنجد.
عبید زاکانی