94 1565 100 1 تقاضا داشتنمترادف تقاضا داشتن: درخواست داشتن، خواهش کردن معنی تقاضا داشتن در لغت نامه دهخدا تقاضا داشتن. [ ت َ ت َ ] (مص مرکب ) میل داشتن. خواهان بودن. طلب کردن : مقصد ناله ٔ دل از من مدهوش مپرس شوق مست است ندانم چه تقاضا دارد.میرزا بیدل (از آنندراج ).رجوع به تقاضا و دیگر ترکیب های آن شود.تقاضا شدن را بخوانید. معنی تقاضا داشتن به فارسی تقاضا داشتن( مصدر ) در خواست داشتن خواهش داشتن : (( تقاضای عفودارد . )) تقاضا نمودن را بخوانید. تقاضا داشتن را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها Iman > occur Farhansaw > dingy office ابوالفضل > Call Back ظريفه حسيني > Proxmics Farhansaw > Smoke a Bowl Sunflower > catch up with امیر حسینی > Season Nima Momeni > manurity نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمد حاتمی نژادヴァヒドحمیدرضا دادگر_فریمانDark Light FigureFarhoodپارسا میریوسفیسیدحسین اخوان بهابادی فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای بگسست طبل غازی خاطر تیز عجل الله تعالی فرجه handcuffs cameraperson نگون اقبال