تسبیح
سبحان الله گفتن، خدارابپاکی یادکردن، نیایش، کردن، ذکرخداومناجات، سبحه هم میگویند
۱- ( مصدر ) خدا را بپاکی یاد کردن ۲- نیایش خدای کردن . ۳- سبحان الله گفتن . ۳- ( اسم ) ذکر خدا یاد خدای . ۴- ( اسم ) دانه های برشته کشیده که هنگام ذکر و دعا در دست گیرند سبحه. جمع : تسبیحات .
سبک گردانیدن . یا آرام دادن .
کنایه از پروین . عقد ثریا
عبادتگاه و معبد نمازگاه
( صفت ) ۱ - آنکه برای کسی
نماز میگزارد و عبادت میکند و پول میگیرد. ۲- آنکه ذکر سبحانیت
خداوند را میگوید آنکه ذکر هایی دربار. پاکی و سبحانیت خدا بر زبان میراند.
[Baily's beads] [نجوم] پدیده ای در کسوف کلی به صورت تسبیح دانه های نور که لحظاتی پیش یا پس از گرفتِ کلی از میان پستی وبلندی های لبۀ ماه به ما می رسد
آنکه سبحه را بسازد . سازنده سبحه .
رشته سالگره .
ذکر و اوراد و مناجات حضرت سلیمان .
کنایه از زاهد .
نیایش خدای کردن ذکر خدای کردن .
عابد . کسیکه نام خدای تعالی را به پاکی بر زبان آورد . گوینده سبحان الله
در حال تسبیح گفتن
...