94 1582 100 1 ترس توی جان کسی افتادن ترس توی جان کسی افتادن معنی اصطلاح -> ترس توی جان کسی افتادندچار ترس شدنمثال: در آن تاریکی ترس توی جانش افتاده بود و وفکر می کرد هر آن ممکن است یک نفر از راه برسد و به او حمله کند. ترس کسی را برداشتن را بخوانید. به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها امیرحسین (سِلمَکس) > صفوت اشکان > اشکان محمد حاتمی نژاد > Glucose محمد حاتمی نژاد > Various محمد رسولنژاد > rating کیوان رسولی > مواضعه محمد حاتمی نژاد > Break Alireza > to be likely نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته Dark Light محمد حاتمی نژادعلی باقرینادیاموسیزینب زرمسلک سارافرجپورواژگان لری( بختیاری) فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته یک غازی نام کره ای فاک رهی برگشود ملیکا غلتید شن زار سهم عمده