96 1570 100 1 بشر حواری معنی بشر حواری در لغت نامه دهخدا بشر حواری. [ ب ِ رِ ح َ ] (اِخ )امیر شُرط از جانب یزید. وی بدست پنج مرد از خوارج در شب کشته شد. رجوع به تاریخ سیستان چ 1 ص 126 شود.بشر طبرانی را بخوانید. معنی بشر حواری به فارسی بشر حواریامیر شرط از جانب یزید وی بدست پنج مرد از خوارج در شب کشته شد ٠ بشر دوست را بخوانید. بشر حواری را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها fazakh > clozapine Mitra Ghaffari > debrief Maedeh > eventful narges > new composition Raha > Article of clothing Farzad > agreeing مجید بابایی > childminding ااااااا > یکتبون نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمدرضا ایوبی صانعFarhoodسیدحسین اخوان بهابادیFigureヴァヒドDark Light حمیدرضا دادگر_فریمانمحمد حاتمی نژاد فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای بگسست handcuffs طبل غازی cameraperson رهی برگشود استقلال کمال متانت