جایگاه
platform
Matrix
بسترها و زمینه ها دو مفهوم متفاوت هستند:
1. بسترها ( Platform ) : بسترها به معنای زیرساخت های فنی و فیزیکی هستند که برای اجرای یک سیستم یا برنامه استفاده می شوند. این بسترها شامل سخت افزار، نرم افزار و تکنولوژی های مورد استفاده در سیستم می شوند. به عنوان مثال، بسترهای مختلف شامل ویندوز، لینوکس، اندروید، iOS و غیره هستند.
... [مشاهده متن کامل]
2. زمینه ها ( Domain ) : زمینه ها به معنای حوزه ها و صنایع مختلف هستند که یک سیستم یا برنامه در آن عمل می کند. به عنوان مثال، زمینه های مختلف شامل پزشکی، بانکداری، حمل و نقل، بازاریابی و غیره هستند.
بنابراین، تفاوت بین بسترها و زمینه ها این است که بسترها به زیرساخت های فنی و فیزیکی اشاره دارند که برای اجرای یک سیستم
زمینه امکان کاری
بالین
بسترسازی یعنی علت سازی ، زمینه سازی ، باعث کاری شدن
زمینه ی مناسب ظهور چیزی و یا کسی
context
ground
انگار که بَستَر از بَست ار هست
و
بِستَر از وِستر
——————
یکی به جامه پیچیده و به رخت بسته
دیگری یا چیزی در جایگاهی و زمینه ای و گستره ای جا گرفته ( قرار گرفته ) برای انجام امری
نمونه:
... [مشاهده متن کامل]
او در بَستر آرمیده
من در بِستر یک آموزگار به اینجا آمده ام ( بعنوان یک معلم - در جایگاه معلم )
بِستر این کتاب آزادی است ( عنوان این کتاب )
بَستر:Bed
بِستر:Platform
چیزی ثابت در یکجا قرار خواهد گرفت.
بستر سازی برای ثابت ماندن
جای خواب، محل خواب، محل استراحت، بالین
درود ُ سپاس
کارواژه "گستردن" به چم پهن کردن، در زبان پهلوی به دیسه " ویسترتن" بکار می رفت، ( پیشوند "وی" در پارسی به " گُ" دگرش می یابد )
ریخت نخستین واژه بستر که در پهلوی "ویسترک" بود از کارواژه ویسترتن بدست می آمد که در پارسی به ریخت بستر ساده و کوتاه شده است.
... [مشاهده متن کامل]
از این کارواژه، واژه گستر نیز بدست می آید که دارای پیوند معنایی با بستر است، هردو معنای پهن کردن را دارا هستند.
واژه بستر از واژه پهلوی "وسترگ" می آید و به چم پوشش و هم معنی جامه است.
منظر
نازبستر. [ ب ِ ت َ ] ( اِ مرکب ) بستر راحت. بستر لطیف و نرم :
گه چوب آستان توام نازبالش است
گه خاک بارگاه توام نازبستر است.
اثیرالدین اخسیکتی.
خوابگاه. . . دواج. . . رخت خواب. . . بالین. . . جا. . .
تخت خواب
زمینه
بستر : واژه ای است که از مصدر ترکی "باسْتیرماخ " گرفته شده است به معنی روی چیزی را با چیزی پوشاندن . بنابر این بستر به جایی گفته می شود که روی آن را با لحاف می پوشانند . در زبان ترکی "دام باستیرماخ " یعنی سقف زدن خانه و چهار دیوار خانه را با سقف پوشاندن.
بستر ( Substrate ) : [ اصطلاح آکواریم]به موادی که در کف آکواریوم مانند سنگریزه - شن - سنگ - و لایه های مختلف مواد گوناگون بمنظور جذب ارگانیسم های زنده بستری برای کاشتن گیاهان و بوجود آمدن بیو فیلم ها و ریخته و بکار برده میشود بستر گویند.
تشک
بِستَر = زمینه ی حرکت
جا
بَستَر: بالین!
بیشتر وقت ها این دو را باهم قاتی پاتی ( قاطی پاطی ) می کنیم:
بَستَر: جامه ی خواب، وسایل و ابزار خواب ( مانند:تُشَک، مُتَکا، بالِش، رختخواب و. . . )
نمونه: بَستَرِ بیماری
بِستَر: زمینه و امکان برای کاری - قشر، لایه، چینه، پُشته، سطح، روی - قعر، کف، تَه، عمق - وسط، میانه، مرکز
... [مشاهده متن کامل]
نمونه: بِستَرِ دریا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)