98 1570 100 1 بدون اجازه ی کسی آب نخوردن بدون اجازه ی کسی آب نخوردن معنی اصطلاح -> بدون اجازه ی کسی آب نخوردناز کسی اطاعت / فرمانبری کامل کردنمثال: وقتی می گوید بعد به شما جواب می دهم، منظورش این است که باید از زنش بپرسد. بدون اجازه ی او آب نمی خورد. بر خر مراد سوار شدن یا بودن را بخوانید. به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها مرضی > connect فضانورد. > غافلان فاطمه مرادی > Stanchest سیدحسین اخوان بهابادی > خاورمیانه مهتاب پرتو > leukocytopenia احمد جعفری چرخلو > رستم لو قشلاق چرخلو مَمَد > Queen bench division mahdiye > pernatal نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته مائده💫علی باقریDark Light ヴァヒドسارافرجپورعاطفه موسویمحمد حاتمی نژادزینب زرمسلک فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای می خیزد شن زار رهی برگشود ولو بلغ ما بلغ فراست فاک غلتید