ایرَج (در
اوستایی:Airiya؛ در
پهلوی:Ērič) بر پایه اسطوره های ایرانی کوچک ترین فرزند
فریدون بود که فریدون قلمروش را بین سه فرزندش ایرج،
سلم و
تور تقسیم کرد. کشور ایران در این تقسیم بندی به ایرج رسید. سلم و تور که به ایرج رشک بردند، او را به قلمرو خویش دعوت و سرش را بریدند. بعدها
منوچهر نوهٔ ایرج آن دو را به کین ایرج کشت.
شاپور شهبازی، مقالهٔ ایرج در دانشنامهٔ بریتانیکا(انگلیسی)؛ واپسین بازنگری:۱۵ دسامبر ۲۰۰۴
نام ایرج از ریشه
آریا با واژگانی همچون ایران هم خانواده است. نام ایرج را از ریشهٔ ēr به معنای آزاده و نجیب آورده اند. فریدون به دلیل خوی او چنین نامی را بر ایرج نهاده بود.
در کهن ترین جایی که نامی از ایرج برده شده
فروردین یشت می باشد، جایی که در آن
فره وشی منوچهر ستوده می شود نام پدر او به صورت ائیریه (ایرج) آورده می شود.
داستان ایرج یکی از داستان های تراژیک شاهنامه است.
فردوسی در این داستان ایرج را انسانی صلح دوست و مهربان و اهل مدارا معرفی کرده است. از ۱۰۶۸ بیتی که فردوسی دربارهٔ دوره فرمانروایی فریدون سروده حدود ۷۹۹ بیت به تقسیم کردن جهان توسط فریدون بین پسران و پیامدهای آن مربوط است.
فریدون برای سه پسر پس از آن که همسرانی برمی گزیند روم و خاور را به
سلم، توران و چین را به تور و ایران و دشت نیزه وران را به ایرج می بخشد. ایران از دیگر قلمروها آبادتر است و پادشاهی بر این نقطه بمنزله پادشاهی بر هفت کشور بود و کسی که فرمانروای ایران باشد فرمانروای جهان بود. این مسئله برای سلم و تور گران آمد: