اکسسوری به معنای ابزار ی است که به همراه کالای اصلی ارایه میشوی /خود واژه اکسس به معنای دسترسی است
در نتیجه واژگان پارسی زیر برداشت می شود
دست ابزار یا دست افزار
به معنای کالای در دسترس
هم افزار یا هم افزا
به معنای کالای همراه افزوده شده
در نتیجه واژگان پارسی زیر برداشت می شود
دست ابزار یا دست افزار
به معنای کالای در دسترس
هم افزار یا هم افزا
به معنای کالای همراه افزوده شده
زیور افزون
دوستان، خنزرپنزر به اجناس کم بها گفته میشه و معادل دقیقی برای اکسسوری نیست که برخی از اونها اتفاقا گرون قیمتن. به نظرم بهترین واژه که در فرهنگ عامیانه هم کاربرد زیادی داره، زلم زیمبوست.
ملحقات پوشش
سلام و درود
پیرامون واژه اکسسوری میتوان چنین گفت که
چون به ابزارهایی گفته می شود برای آذینبندی آنرا "آذین افزار" گفت گرچه واژه ی "زیورابزار" نیز نیکوست
پیرامون واژه اکسسوری میتوان چنین گفت که
چون به ابزارهایی گفته می شود برای آذینبندی آنرا "آذین افزار" گفت گرچه واژه ی "زیورابزار" نیز نیکوست
اکسسوری را میتوان همان النگ ودولنگ یا زلم زیمبو نامید . [ ل َ گ ُ دُ ل َ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه ، اسباب و آلات و غالباً زاید و فضول. النگ و دولنگ. [ اَ ل َ گ ُ دُ ل َ ] ( اِ مرکب ، از اتباع
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
) در تداول عامه ، چیزهای سبک و مهمل : فلان در اطاق خودش النگ و دولنگی آویزان کرده است. ( فرهنگ نظام ) . و رجوع به آلنگ و دولنگ و النگ دولنگ شود.
یه جوری نگین انگار فقط اروپایی ها داشتن و ما و بقیه تمدن ها یه دست لباس یه لا، قبا می پوشیدیم یا جا و خورجین الاغ😒
قبل از اینکه اکسسوری تو نیمه دوم قرن نوزدهم کشف و اختراع بشه در تمدن ایرانی ما کلی بدلیجات و لوازم تزئینی با نام مستقل خودشون وجود داشتن و حتی هر فرهنگی موارد خاص خودش رو داشت مثل انواع گردن آویزها و انگشتر و النگو و تزئینات روسری ها و چارقد و کنار پلیسه های دامن و. . . که زنان قومیت های لر و ترک و کرد و بلوچ و . . . . خودمون
... [مشاهده متن کامل]
چقدر متاسف شدم برای اینکه با یک عده غربزده ی بدبخت و خود تحقیر کن هموطن هستم😖😖
قبل از اینکه اکسسوری تو نیمه دوم قرن نوزدهم کشف و اختراع بشه در تمدن ایرانی ما کلی بدلیجات و لوازم تزئینی با نام مستقل خودشون وجود داشتن و حتی هر فرهنگی موارد خاص خودش رو داشت مثل انواع گردن آویزها و انگشتر و النگو و تزئینات روسری ها و چارقد و کنار پلیسه های دامن و. . . که زنان قومیت های لر و ترک و کرد و بلوچ و . . . . خودمون
... [مشاهده متن کامل]
چقدر متاسف شدم برای اینکه با یک عده غربزده ی بدبخت و خود تحقیر کن هموطن هستم😖😖
برابر پارسی �accessory� که یک واژه ی انگلیسی است را می توان در پیشه ی مد و جامه : �زیورافزونه� و در پیشه ی دکور و خانه : �دست افزار� و یا �خنزر پنزر� گفت.
اکسسوری= ملحقات تزئینی لباس که اروپائیان از نیمه دوم قرن نوزدهم بر پوشاک خود افزودند مانند گل لبه کلاه و پاپیون و کروات و گیره نگین دار طلا یی کروات دکمه سر دست پیراهن و کت وشلوار و متد ها و مدلینگ ها هر روز بک نو انگاری برآن می افزاینذ
اکسسوری بمعنای لوازم هست و به هیچ اشیائ خاصی نمیتوان ربط داد
دستبند، گردنبند. انگشتر. حلقه. ساعت و غیره
معنی اکسسوری: هر شیئ اضافه ای که به یک وسیله اضافه شود. البته در مد ولباس به معنی هرشئی که بجز لباس های اصلی یعنی پیراهن و شلوار و کفش و البته مانتو و کت و کاپشن و. . . باشد. اکسسوری مد: همان کیف زنانه و مردانه. کمربند زنانه و مردانه. ساعت. کروات پاپیون. سنجاق ها و گیره های تزئینی و. . . هستند
همون �خِنزِل پِنزِل� خودمون
افزونه
اکسسوری در مد و پوشاک به وسایلی که جزو گروه لباس های اصلی نباشد مانند ساعت، دستبند گوشواره و. . .
لوازم جانبی در دوره ی مد
البته بیشتر برای لباس استفاده میشه که منظور لباس های مد روز هستند
البته بیشتر برای لباس استفاده میشه که منظور لباس های مد روز هستند
اکسسوری [ اصطلاح پوشاک ]:هرچیزی که که شئی دیگری اضافه شود برای استفاده مفید تر و کاربردی تر.
لوازم جانبی در دنیای مد
اکسسوری. واژۀ انگلیسی «accessory» درج شده با حروف فارسی. رجوع شود به یک لغتنامۀ انگلیسی - فارسی.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)