انتون چخوف


معنی انگلیسی:
chekhov

دانشنامه عمومی

آنتون چخوف. آنتون پاولاویچ چِخوف ( به روسی: Анто́н Па́влович Че́хов ) ( زادهٔ ۲۹ ژانویهٔ ۱۸۶۰ در تاگانروگ – درگذشتهٔ ۱۵ ژوئیهٔ ۱۹۰۴ ) پزشک، داستان نویس، طنزنویس و نمایش نامه نویس برجستهٔ روس بود. [ ۱] هرچند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۶۰ اثر ادبی آفرید. [ ۲] او را بهترین و مهم ترین داستان کوتاه نویس برمی شمارند و در زمینهٔ نمایش نامه نویسی نیز آثار برجسته ای از خود به جا گذاشته است. چخوف در ۴۴ سالگی بر اثر بیماری سل درگذشت.
آنتون چخوف در ۲۹ ژانویهٔ[ ۳] ۱۸۶۰ در شهر تاگانروگ، در جنوب روسیه، شمال قفقاز، در ساحل دریای آزوف به دنیا آمد. پدربزرگ پدری اش در مِلک کُنت چرتکف، مالک استان وارنشسکایا، سرف بود. [ ۴] او توانست آزادی خود و خانواده خود را بخرد. پدرش مغازهٔ خواربارفروشی داشت. او مرد مذهبی خشنی بود و فرزندانش را تنبیه بدنی می کرد. روزهای یک شنبه پسرانش ( او ۵ پسر داشت که آنتون دومین آن ها بود ) را مجبور می کرد به کلیسا بروند و در گروه همسرایانی که خودش تشکیل داده بود آواز بخوانند. اگر اندکی ابراز نارضایتی می کردند آن ها را با چوب تنبیه می کرد. [ ۵] همچنین آن ها را در نانی آغاز کرد اما دو سال بعد در کلاس اول مدرسهٔ عادی به تحصیل خود ادامه داد. پدر چخوف شیفتهٔ موسیقی بود و همین شیفتگی او را از دادوستد بازداشت و به ورشکستگی کشاند. [ ۴]
او در سال ۱۸۷۶ از ترس طلبکارانش به همراه خانواده به مسکو رفت و آنتون تنها در تاگانروگ باقی ماند تا تحصیلات دبیرستانی اش را به پایان ببرد. او در سال های پایانی تحصیلات متوسطه اش در تاگانروگ به تئاتر می رفت و نخستین نمایشنامه خود را به نام بی پدری[ ۶] و بعد کمدی آواز مرغ بی دلیل نبود[ ۷] را نوشت. او در همین سال ها مجلهٔ غیررسمی و دست نویس الکن را منتشر می کرد که توسط برادرانش به مسکو هم برده می شد. برادر بزرگش، آلکساندر پاولویچ چخوف در سال ۱۸۷۶ به دانشگاه مسکو رفت و در رشتهٔ علوم طبیعی دانشکدهٔ ریاضی - فیزیک مشغول تحصیل بود و در روزنامه های فکاهی مسکو و پتربورگ داستان می نوشت. [ ۸] آنتون نیز در ۱۸۷۹ تحصیلات ابتدایی را تمام کرد و به مسکو رفت و در رشتهٔ پزشکی در دانشگاه مسکو مشغول تحصیل شد.
چخوف در نیمهٔ سال ۱۸۸۰ تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهٔ پزشکی در دانشگاه مسکو آغاز کرد. در همین سال نخستین مطلب او چاپ شد. برای همین این سال را مبدأ تاریخی آغاز نویسندگی چخوف برمی شمرند. چخوف در نامه ای به فیودور باتیوشکوف[ ۹] می نویسد: «نخستین تکهٔ ناچیزم در ۱۰ تا ۱۵ سطر در نشریهٔ «دراگون فلای» در ماه مارس یا آوریل ۱۸۸۰ درج شد. اگر آدم بخواهد مدارا کند و این نوشتهٔ ناچیز را آغازی به حساب بیاورد، بنابراین سالگرد ( بیست و پنج سال نویسندگی ) من زودتر از ۱۹۰۵ فرا نخواهد رسید. »[ ۱۰] آنچه چخوف به آن اشاره می کند در واقع داستان کوتاهی است به نام «نامهٔ ستپان ولادیمیریچ اِن، مالک اهل دُن، به همسایهٔ دانشمندش، دکتر فریدریخ» که در مجلهٔ سنجاقک شمارهٔ ۱۰ منتشر شد. او در سال های ۱۸۸۰ تا ۱۸۸۴ علاوه برآموختن پزشکی در دانشگاه مسکو با نام های مستعاری مانند: آنتوشا چخونته، آدم کبدگندیده، برادر برادرم، روور، اولیس. . . به نوشتن بی وقفهٔ داستان و طنز در مجله های فکاهی مشغول بود و از درآمد حاصل از آن زندگی مادر، خواهر و برادرانش را تأمین می کرد. او در ۱۸۸۴ به عنوان پزشک فارغ التحصیل شد و در شهر واسکرسنسک، نزدیک مسکو، به طبابت پرداخت. اولین مجموعه داستان اش با نام قصه های ملپامن در همین سال منتشر شد و اولین نقدها دربارهٔ او نوشته شد. در دسامبر همین سال هنگامی که چخوف ۲۴ ساله بود اولین خلط های خونی که نشان از بیماری مهلک سل داشت مشاهده شد.
عکس آنتون چخوفعکس آنتون چخوفعکس آنتون چخوفعکس آنتون چخوفعکس آنتون چخوفعکس آنتون چخوف
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس