املوک. [ اُ ] ( ع اِ ) اسم جمع به معنی ملوک. ( از اقرب الموارد ). پادشاهان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِخ ) قومی از عرب و گویند آنان پادشاهان حمیرند. ( از اقرب الموارد ). گروهی از عرب یا پادشاهان حمیر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ج ،مالک. ( ناظم الاطباء ). || جانور کوچکی شبیه به عظاءة که در شن پیدا شود. ( از اقرب الموارد ). املوک. [ اُ ] ( اِخ ) از اجداد اعراب است. رجوع به انساب سمعانی شود.