التقاطی

/~elteqAti/

معنی انگلیسی:
eclectic

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (حامص . ) گردآوری و پیوند غیراصولی چندین مجموعة ایدئولوژیکی و نظریه های نامتجانس .

پیشنهاد کاربران

فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا کَانُوا خَاطِئِینَ ( آیه ی� ٨ ، القصص )
پس خاندان فرعون او را ( از روی آب ) برگرفتند ، تا در نتیجه برای آنها دشمن ( جاه و مال و جان ) و مایه حزن و اندوه گردد! همانا فرعون و هامان و لشکریانشان خطاکار بودند.
...
[مشاهده متن کامل]

التقاط ( اِ تِ ) از ریشه "ل ق ط" بر وزن افتعال و به معنای برچیدن، از زمین برگرفتن، بخشی از گفتار یا سخن کسی را گرفتن و مانند آن است. التقاط در اصطلاح به معنای دستچین کردن و پیوند دادن عقاید ناهمگون بدون برخورداری از اصول معین و مشخص می باشد.
التقاط در فلسفه، مکتبی است که به جای تعقل و نقد افکار فلسفی، فرضیه ها، نظریات و افکار غیر متجانس را می گیرد ( گرد می آورد ) تا از مجموع آنها مکتبی فلسفی بسازد، ازاین رو حاوی تحریف نیز هست. التقاطیون گروهی از فلاسفه بودند که درصدد جمع میان گفته های پیشینیان و وفق دادن آرای آنها با یکدیگر بوده یا از هر طایفه از قدما قولی را گرفته و در واقع در حکمت التقاط کرده و فلسفه مختلطی فراهم آورده اند. در سالهای اخیر ( دهه قبل از انقلاب اسلامی ایران ) گروهی به مکتبی التقاطی گراییدند که بخشی از اصول کمونیسم را با برخی از مبانی اگزیستانسیالیسم ترکیب کرده و حاصل آن را با مفاهیم و ارزشها و اصطلاحات خاص فرهنگ اسلامی درآمیخته بود. آنان این را فقط مکتب اصیل و ناب اسلام می دانستند.
فرهنگ عمید:
التقاط. دانه چیدن مرغ. جمع کردن مطالب از جاهای مختلف و گردآوردن آن ها در یک جا.
فرهنگ معین:
التقاط. برچیدن ، برگرفتن .
لغت نامه دهخدا:
التقاط. برچیدن. از زمین برگرفتن چیزی را. || دانه چیدن مرغ و جز آن. || سخن چیدن. قسمتی از گفتار یا سخن کسی را گرفتن.
لغت نامه دهخدا:
التقاط کردن. برچیدن. چیزی را از موضعی برداشتن. چیزی را از جائی گرفتن. سخنی را از گفتار کسی گرفتن.
فرهنگ معین:
التقاطی. گردآوری و پیوند غیراصولی چندین مجموعة ایدئولوژیکی و نظریه های نامتجانس .
در ضمن، یک کلمه ای که شبیه "فالتقطه" است که اگر دوست داشته باشید معرفی شود:فَالْتَقَمَهُ
فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِیمٌ
ﭘﺲ ﻧﻬﻨﮓ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻠﻌﻴﺪ! ﻳﻮﻧﺲ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻓﺮﺍﺭﺵ، ﻣﺴﺘﺤﻖ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﺑﻮﺩ. ( ١٤٢، صافات )
کلمه "فَالْتَقَمَهُ" از ریشه "ل ق م" است و با "لقمه" هم خانواده می باشد. هر دو به معنای بلعیدن، گرفتن چیزی با دهان و فروبردن آن اشاره دارند.
توضیح ریشه شناسی:
"لَقَمَ" ( به فتح لام و قاف ) به معنای گرفتن چیزی با دهان است.
"التقم" ( به صورت اِلْتَقَمَ ) به معنای بلعیدن چیزی به سرعت یا با حرص است.
"لقمه" نیز به تکه ای از غذا که در دهان گذاشته می شود اشاره دارد.
در این آیه، "فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ" به این معناست که ماهی ( حوت ) ، یونس را به سرعت و کامل بلعید، گویی او را مانند یک لقمه فرو برد. این تعبیر نشان دهنده ی شدت و سرعت بلعیدن است.
نکته ادبی و تفسیری:
برخی مفسران مانند طبرسی در مجمع البیان و علامه طباطبایی در المیزان اشاره کرده اند که استفاده از واژه "اِلْتَقَمَ" ( به جای مثلاً "أَکَلَ" ) برای تأکید بر ناگهانی و کامل بودن عمل بلعیدن است.
در فرهنگ دهخدا و لسان العرب نیز تأیید شده که "تَلَقُّم" و "لقمه" از یک ریشه هستند و به عمل جویدن و بلعیدن مرتبط اند.
نتیجه:
بنابراین، "فَالْتَقَمَهُ" و "لقمه" نه تنها هم خانواده هستند، بلکه از نظر معنایی نیز به هم مرتبط اند و هر دو به عمل بلعیدن و فروبردن چیزی در دهان اشاره دارند.

ترکیب دو چیز که بر خلاف و در نقض یکدیگر هستند مانند ترکیب عقاید اسلامی و دینی با ایدوئولوژی های ماده باوری مانند کمونیسم و مائوئیسم
قاطی پاتی
التقاطی ( Eclectic ) بر گرفته از یونانی ( eklektikos ( به آرش "گزینشی" ) ، از پویه ی ( eklegein ) ، "برگزیدن" می آید. ( التقاطی ) در ریشه برای فرزانگان باستانی به کار می رفت که به هیچ دستگاه فرزانی یگانه ای پایبند نبودند، ولی بجایش آموزه هایی را از هر اندیشکده ی سگالشی بر می گزیدند. درآینده، بهره جویی از این واچ گسترش یافت تا دیگر سرشت های گزینشی را پوشش دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

التقاطی= ( Eclectic ) : گلچینی از همه ی باورها و سگالش ها و مانژه ها برای دست یابی به برآیند دلخواه.

انواع عقایدی که به صور ت ضد و نقیض در کنار یکدیگر قرار گرفتند. مانند جریان هایی که عقاید اسلامی را با سوسیالیسم مارکسیسم و. . . همراه باشه .
ترکیبی
التقاطی : eclectic
ترکیبی از اشیا یا افراد مختلف به طور که بتوان بهترین انها را انتخاب کرد
سخت ترین کلمه فارسی یه کلمه مترادف نداره
پیوندی
به معنای درهم امیخته شده چندین ایدوئولوژی بدون ابتکار
1. دربردارنده ی عناصر مختلفی از آرا ، عقاید ، و روش ها ، یا آمیزه ای از چند روش یا مکتب ، معمولا بدون سنخیت محتوایی و ارزشی : مکتب التقاطی. گزینشی.
2. دارای مکتب یا فکر اخذ شده از آرای گوناگون.
3. ( طنز ) گردآمده از عناصر ناساز و آرا و اندیشه های متناقض.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)