اقامت داشتن


معنی انگلیسی:
reside

مترادف ها

reside (فعل)
ساکن شدن، ساکن بودن، سکونت کردن، مستقر بودن، اقامت داشتن، مسکن داشتن، مقیم شدن

فارسی به عربی

استقر

پیشنهاد کاربران

جا خوش کردن . [ خوَش ْ / خُش ْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) جا خوش کردن در جائی ؛ اقامت آنجا را پسندیدن . || بمزاح ، در جائی که عادةً بسیار نباید ماندن دیر ایستادن
سکنا داشتن
استقرار داشتن

بپرس