98 1518 100 1 افسار پاره کردن معنی افسار پاره کردن در فرهنگ معین افسار پاره کردن ( ~. رِ. کَ دَ) (مص ل .) سرپیچی کردن ، یاغی شدن . افسار پاره کردن معنی ضرب المثل -> افسار پاره کردنسر خود و سرکش شدن، هرز و ول و نافرمان شدن. اشاره به طغیان یا عصیان کردن.افقی شدن را بخوانید. افسار پاره کردن را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها محمدرضا ایوبی صانع > profound طغرلی > Pre testing محسن جباری > press charges K > baked shrimps محمدرضا ایوبی صانع > fairy Zahra > diposits buried پرسپولیسی > پرسپولیس Zahra > diposits buried نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمدرضا ایوبی صانعرهگذرپارسا حیدری Dark Light FarhoodA.C.Eحمیدرضا دادگر_فریمانsamir_8203 فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته قوی رایی binoculars ناپذیر رزمندگان تحسین آمیز shet همی دار نام کره ای