excess (اسم)
فزونی ، سرک ، اضافه ، زیادتی ، مازاد ، افراط ، زیادی ، بی اعتدالی
frill (اسم)
لذت ، تزئینات ، چین ، حاشیه چیندار ، پیرایه ، افراط ، زوائد ، تجمل ، چیز بیخود یا غیر ضروری
self-indulgence (اسم)
خوش گذرانی ، زیاده روی ، افراط
indulgence (اسم)
زیاده روی ، افراط
extravagance (اسم)
خیره سری ، زیاده روی ، افراط ، بی اعتدالی ، گزافگری
intemperance (اسم)
زیاده روی ، افراط ، بی اعتدالی
overindulgence (اسم)
افراط ، ازادی بیش از حد دادن
plethora (اسم)
افراط ، ازدیاد ، ازدیاد خون در یک نقطه
superfluity (اسم)
افراط ، زیادی ، فراوانی بیش از حد
exorbitance (اسم)
بیش از حد ، افراط ، زیادی ، گزافی
exorbitancy (اسم)
بیش از حد ، افراط ، زیادی ، گزافی